تریاک اکبر. [ ت َ /ت ِرْ ک ِ اَ ب َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پازهر بری. ( ناظم الاطباء ). تریاق اکبر. تریاق کبیر : کلکت طبیب انس و جان تریاک اکبر در زبان صفراییی لیک از دهان قی کرده سودا ریخته.خاقانی.ز دشمن جفا بردی از بهر دوست که تریاک اکبر بود زهر دوست.( بوستان ).و رجوع به تریاق و ترکیبهای آن شود.
معنی کلمه تریاک اکبر در فرهنگ فارسی
پازهر بری تریاق اکبر تریاق کبیر .
جملاتی از کاربرد کلمه تریاک اکبر
عشق را غیرت به کامم زهر قاتل کرده است تلخی مردن ازین تریاک اکبر می کشم
ز دشمن جفا بردی از بهر دوست که تریاک اکبر بود زهر دوست