تروجن

معنی کلمه تروجن در لغت نامه دهخدا

تروجن. [ ت ُ ج ِ] ( اِخ ) دهی از دهستان قره طقان است که در بخش بهشهر شهرستان ساری و پنج هزارگزی باختر بهشهر بر کنار شوسه بهشهر به ساری قرار دارد. دامنه ای معتدل و مرطوب است و 1100 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و قنات و محصول آنجا برنج و غله و پنبه و مختصر ابریشم و صیفی و مرکبات است شغل مردم زراعت و عده ای کارگر کارخانه بهشهر می باشند تپه ای از ابنیه قدیمی و معدن سنگ ساختمانی دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ). و رجوع به مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 62 و 125 شود.

معنی کلمه تروجن در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان قره طقان است در بخش بهشهر شهرستان ساری

جملاتی از کاربرد کلمه تروجن

این روستا در دهستان کوهستان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، شامل ۱۳۳۶خانوار و جمعیت ۴۱۱۳ نفر بوده‌است. مردم تروجن از قومیت طبری هستند. مردم تروجن به زبان طبری (مازندرانی) سخن میگویند.
منطقه‌ای که این شهر واقع شده است جایی کهن می‌باشد که شامل روستاهای کنت، گرجی‌محله، آسیاب‌سر، کوهستان، و تروجن (شهیدآباد) می‌باشد. آثار یافت‌شده و موجود در این منطقه از جمله غار تاریخی و آثار دژهای دورهٔ ساسانی و گورستان و آتشکده کاووس و گوهرتپه تأییدکننده تمدن و سکونت در دوره پیش از اسلام و طی دوره‌های گوناگون است.
شهیدآباد یا تروجن، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان بهشهر در استان مازندران ایران.