معنی کلمه تراقی در لغت نامه دهخدا
تراقی. [ ت َ ] ( ع اِ ) ج ِ ترقوه. ( دهار ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). ج ِ ترقوه ، بمعنی چنبره گردن. ( از آنندراج ). و قیل التراقی اعالی الصدر حیثما یترقی فیه النفس.( اقرب الموارد ) : کلا اذا بلغت التراقی. ( قرآن 75 / 26 ). رجوع به ترائق و ترایق و ترقوه شود.