تراجز

معنی کلمه تراجز در لغت نامه دهخدا

تراجز. [ ت َ ج ُ ] ( ع مص ) خصومت کردن با هم در شعر خواندن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تناشد رجز بین یکدیگر. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ).

جملاتی از کاربرد کلمه تراجز

مهمتر از همه اينها موضوع وزارت است و بهترين چيزى كه باعث آبادى كشور مى شود،وزيرى است كه كارگردان و هوشيار باشد، و چنين كسى ((جعفر برمك )) است كه دربلخ مى باشد، پدران او پشت در پشت همه وزير بودند، هيچكسى شايستگى وزارت تراجز جعفر ندارد.