معنی کلمه تذوق در لغت نامه دهخدا تذوق. [ ت َ ذَوْ وُ ] ( ع مص ) چشیدن. ( زوزنی ). پاره پاره چشیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ): تذوقت طعم فراقه. ( اقرب الموارد ).
جملاتی از کاربرد کلمه تذوق ای فیض در وصالش میکوش تا توانی حتّی تذوق منه، کأسا من الکرامه «لا، حتی تذوقی عسیلته و تذوق عسیلتک»