تخم گذار

معنی کلمه تخم گذار در لغت نامه دهخدا

تخم گذار. [ ت ُ گ ُ ] ( نف مرکب ) که تخم نهد. مقابل زاینده. صفت جانورانی که تخم گذارند. مقابل زنده زا: [ گویچه های سرخ خون ] در مهره داران تخم گذار ، بیضی شکل و دارای هسته اند. ( جانورشناسی عمومی تألیف فاطمی ص 188 ).

معنی کلمه تخم گذار در فرهنگ عمید

جانوری که تخم بگذارد و به وسیلۀ تخم تولیدمثل کند.

معنی کلمه تخم گذار در فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) جانوری که تولید مثلش بوسیل. تخم است .

جملاتی از کاربرد کلمه تخم گذار

منطقه زیست این پرنده بسیار وسیع است و در شمال شوروی، قفقاز، دریای سیاه، دریاچه آرال، سواحل شمالی دریای خزر، شمال غربی مغولستان، ژاپن، رومانی، اسپانیا، انگلستان، ایسلند، سوئد، نروژ، فنلاند زندگی می‌نماید. این پرنده در اوراسیا تخم گذاری می‌کند و در فصل سرما به سمت جنوب مهاجرت می‌کند.
سسک جنگلی پرنده‌ای است که در مناطق باز و آزاد زندگی می‌کند اما در کل در جنگل‌های تنک درختان راش و بلوط و به منظوری تخم گذاری مناسب زندگی می‌کند.
این پرنده مابین ماه‌های مه و ژوئیه جفت یابی می‌کند، و موسم جفت‌گیری و تخم گذاری آغاز می‌کند. پرنده ماده ۵ تا ۶ تخم می‌گذارد و هر دو نر و ماده به نوبت روی تخم‌ها و در لانه‌ای که روی زمین در میان بوته‌ها ساخته‌اند می‌خوابند. جوجه‌ها بعد ۱۴ تا ۱۶ روز از تخم بیرون می‌آیند.

سواحل شنی و صخره ای بکر"دستیر" که محل تخم گذاری لاک پشت‌ها می‌باشد

در زمان تخم گذاری ملکه با فشار میزان اسپرم مورد نیاز برای بارور نمودن تخم‌ها را از اسپرماتکا خارج می‌کند.
تترای خط‌سرخ یک ماهی اجتماعی صلح‌جو است. آنها یکی از بهترین گزینه‌ها برای آکواریوم‌های پلنت می‌باشند. بهتر است در گروه‌های ۶ تا ۸ تایی نگهداری شوند. دمای مورد نیاز ۲۳ تا ۲۸ درجه سانتیگراد است. آنها به صورت پراکنده تخم گذاری می‌کنند و به تخم‌ها و بچه‌های خود اهمیت نمی‌دهند.
این حیوان مانند نوک اردکی، یک پستاندار تخم گذار است و به بچه‌های خود شیر میدهد.
این خانواده دارای ۹۴ گونه می‌باشداز جمله یکنوع آن در افغانستان زیست می‌نماید. این حیوان تخم گذار‌اند. این گونه مارمولک دارای طول زیاد مانند مار می‌باشند.