معنی کلمه تحزیب در لغت نامه دهخدا تحزیب. [ ت َ ] ( ع مص ) گردآوردن گروهها را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || وِرد کردن قرآن را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تقسیم کردن قرآن به احزاب.