تجمع کردن

معنی کلمه تجمع کردن در لغت نامه دهخدا

تجمع کردن. [ ت َ ج َم ْم ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گردآمدن. رجوع به تجمع شود.

معنی کلمه تجمع کردن در فرهنگ فارسی

گرد آمدن .

جملاتی از کاربرد کلمه تجمع کردن

زرتشت احمدی راغب، به حکم دادگاه انقلاب، روی هم رفته، به اتهام اهانت به خمینی و خامنه‌ای، براندازی حکومت جمهوری اسلامی، تبلیغ علیه نظام، مصاحبه با رسانه‌های معاند نظام، تشویش اذهان عمومی، برهم زدن امنیت ملی، اخلال در نظم عمومی با تجمع کردن، چند بار، محاکمه شده‌است.