تبیل

معنی کلمه تبیل در لغت نامه دهخدا

تبیل. [ ت َ ] ( اِخ ) کفر تبیل ؛ قریه ای است در شرق فرات بین رقه و بالس. ( معجم البلدان ج 2 ص 365 ).

جملاتی از کاربرد کلمه تبیل

«شهر تفلیس جمعیت زیاد دارد، سکنهٔ این شهر از اقوام و ملل مختلف ترکیب یافته چنان‌که می‌توان گفت در هیچ نقطهٔ دنیا اختلاط جمعیت بدین سان نیست. بازرگانی این شهر رونق بسیار دارد، دربارش مجلل و با شکوه است و از نظر کثرت درباریان و عظمت بنا و دیگر شرایط و لوازم همطراز دربار پادشاهان می‌باشد… برخی از عالمان جغرافیا نام این شهر را تبیلی کالاکی گذاشته‌اند که به معنی شهر گرم است از این سبب که این شهر دارای چشمه‌های آب گرم و معدنی زیاد می‌باشد یا به این جهت که برخلاف بیشتر شهرهای دیگر گرجستان هوایش سرد نیست.»