تایج

معنی کلمه تایج در لغت نامه دهخدا

تایج. [ ی ِ ] ( ع ص ) تائج. تاجدار: امام تایج ؛ امام تاجدار. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تائج شود.

معنی کلمه تایج در فرهنگ فارسی

( اسم ) تاجدار تاجور .

جملاتی از کاربرد کلمه تایج

از لحاظ تاریخی، در بعضی مناطق جهان از جمله تایجی در ژاپن و جزایر فارو دلفین‌ها به منظور خوراک شکار شده و می‌شوند. رسم شکار دلفین‌های پهلوسفید اطلس سده هاست که در جزایر فارو جریان دارد.
امپراتور هونگ تایجی (۲۸ نوامبر ۱۵۹۲ – ۲۱ سپتامبر ۱۶۴۳; از ۱۶۲۶– ۱۶۴۳ حکومت کرد) امپراتوری از دودمان چینگ بود. او امپراتوری بزرگی را که پدرش، نورهاچی، بنیان نهاده بود، گسترش داد. او تلاش زیادی برای نابودی دودمان مینگ انجام داد اما به دلیل مرگ نتوانست پایان اقداماتش برای سرنگونی مینگ را ببیند. او همچنین در سال ۱۶۳۵ میلادی، نام مردم کشورش را از جورچن به منچو تغییر داد. او پایه‌های امپراتوری‌ای را بنیان نهاد که تا ۱۹۱۲ میلادی به حیاتش ادامه داد.
قبل از تهاجم به چوسان هونگ تایجی ، آباتای ، جرگلانگ و آجیگه را برای ایمن سازی مسیرهای ساحلی به کره فرستاد تا مینگ که متحد اصلی چوسان بود نتواند نیروهای کمکی بفرستد.
این مکان زیستگاه افرادی چون تایجان آخوند محمدی قره‌جه و نیازمحمد آخوند حنفی بوده‌است که مؤسس دو حوزه علمیه عرفانی در این محل بوده‌اند.