تازه کاری

معنی کلمه تازه کاری در لغت نامه دهخدا

تازه کاری. [ زَ / زِ ] ( حامص مرکب ) تازه کردن کار باغ و جز آن. ( آنندراج ). نوسازی. تجدید کردن چیزی :
کند داغ کهن را تازه کاری
عجب فصلیست فصل نوبهاران.باقر کاشی ( از آنندراج ).بیا تا دگر تازه کاری کنیم
رخ عیش را غازه کاری کنیم.ظهوری ( ایضاً ).

معنی کلمه تازه کاری در فرهنگ فارسی

تازه کردن کاری نو سازی تجدید.

جملاتی از کاربرد کلمه تازه کاری

سوهان کاپور(سلمان خان) بازیگر تازه کاری است که سودای ستاره شدن دارد اما وقتی تهیه‌کننده و کارگردان فیلم می فهمند که او همسر دارد از او می خواهند تا این موضوع را پنهان کند و سوهان همین کار را می‌کند و می‌خواهد تا پیا(پریتی زینتا) خود را همسر او معرفی نکند. پس از مدتی فیلم اکران می‌شود و شکست تجاری می خورد از طرفی همسرش او را ترک می‌کند پس از یک سال نامه همسرش که پیا نام دارد به او می رسد که به خاطر طلاق درخواست ۵ میلیون روپیه می‌کند اما سوهان این پول را ندارد.
یو ریونگ (مون گیون یانگ) پلیس تازه کاری است که برای یافتن خواهر دوقلوی گمشده خود که مبتلا به اوتیسم است، این شغل را انتخاب کرده اما بخاطر حس عدالت جویی زیادی که دارد معمولا با رفتارهای تند و تیزش قوائد را رعایت نکرده و مرتب خودش را به دردسر می‌اندازد. او با گو جی سوک (کیم سون هو) رییس پاسگاه آشنا می‌شود. گو جی سوک سعی می‌کند ضمن برطرف کردن خرابکاری‌های یو ریونگ با او نیز همکاری کند …