تار و تنبور

معنی کلمه تار و تنبور در لغت نامه دهخدا

تار و تنبور. [ رُ تَم ْ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) تار و طنبور. همه گونه آلات سازندگی. آلات نوازندگان. دف و نی.

معنی کلمه تار و تنبور در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- تار همراه تنبور. ۲- همه گونه آلات سازندگی و نوازندگی .

جملاتی از کاربرد کلمه تار و تنبور

از تعداد گوشیها ۴ گوشی روی جایگاه یا صفحه گوشیها و سه گوشی در کنار آن‌ها قرار دارند. سیم‌گیر (سیم‌بست) مشابه تار و سه تار و تنبور در منتهاالیه صفحه دیوان نصب می‌گردد. قسمت تحتانی کاسه سوراخی صوتی به قطر ۳۵ میلی‌متر دارد. دیوان با مضراب پلاستیکی نواخته می‌شود. نوازنده، موقع اجرا، انگشت میانی خود را بر کاسه طنین می‌زند.
شورانگیز، ‌سازی زهی مضرابی و تلفیقی از سه‌تار، تار و تنبور است که سال‌ها پیش برای اولین بار به پیشنهاد علی تجویدی و توسط ابراهیم قنبری مهر ساخته شده بود.