بینندگی
معنی کلمه بینندگی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه بینندگی
آنکه چون عصمتش تتق بندد دور بینندگی به پای آرد
جهل و کوریت سر به چاه کشد علم و بینندگی به ماه کشد
زهی بینندگی و پاک بازی ولیکن نیست صدیقی به بازی
ز بس بینندگی چونصبح روشن نبود از وی نهان یکچشم روشن
دیده ای کز سرمه توفیق روشن می شود صرف عیب خویش دیدن می کند بینندگی
اگر چشم دلت بیننده بودی ترا بینندگی زیبنده بودی