بیسن
معنی کلمه بیسن در لغت نامه دهخدا

بیسن

معنی کلمه بیسن در لغت نامه دهخدا

بیسن. [ س َ ]( اِ ) زهر قاتل و کشنده. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

معنی کلمه بیسن در دانشنامه عمومی

بیسن ( به لوکزامبورگی: Biissen ) یک شهرداری در استان مرش کشور لوکزامبورگ است که ۲۰٫۷۵ کیلومترمربع مساحت دارد و جمعیت آن در سال ۲۰۰۹ میلادی ۲۷۹۶ نفر بوده است.
معنی کلمه بیسن در دانشنامه عمومی

جملاتی از کاربرد کلمه بیسن

با توجه به نامی که برای این دسته از برج‌های خنک‌کننده در نظر گرفته‌اند، گردش آب و سیکل تبرید در مدار بسته‌ای انجام می‌شود، به‌طوریکه یک‌سری کوئل در میانه برج خنک‌کننده نصب شده‌است و آب بدون تماس مستقیم با هوا در گردش است و تبادل حرارتی انجام می‌شود و خنک‌سازی انجام می‌شود. حتی در این دسته از برج‌های خنک‌کننده مقداری آب که در قسمت پایین برج که بیسن نام دارد توسط یک پمپ و شبکه نازل‌های آب‌پاش بروی این کوئل‌ها ریخته می‌شود و راندمان دستگاه را افزایش داده و به امر خنک‌سازی کمک بسزایی می‌کند.
بسیاری از روابط غیررسمی راهنماها یا مجموعه‌ای از قوانین را بنا می‌گذارند. دو دوستی که در رابطه سهیم هستند دربارهٔ آنچه که هر کدام از رابطه توقع دارند، به توافق می‌رسند. بیسن می‌گوید که یک دغدغهٔ همه‌گیر در رابطهٔ غیررسمی آن است که آمیزش جنسی یا سایر اعمال جنسی (دهانی، مقعدی) منجر به ایجاد اضطراب در دوستی شوند. نگرانی عمدهٔ دیگر، آن است که یکی از طرفین دچار احساسات عاشقانه نسبت به دیگری شود. ارتباط بین دو طرف سهیم در رابطه برای درست کار کردن آن ضروری است، و از آن‌جا که افراد درگیر در این رابطه از قبل با هم دوست بوده‌ند صحبت کردن کار آسانی به نظر می‌رسد.
جمع‌بندی و چارچوب بندی این اثر فیزیکی توسط فیزیکدان جورج پلاکزیک چکوسلوواک بیسن سال‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۴ توسعه و کامل نمود. در حال حاضر به عنوان منبع از لیزر استفاده می‌شود.