بیتک

معنی کلمه بیتک در لغت نامه دهخدا

بیتک. [ ب َ / ب ِ ت َ ] ( اِ مصغر ) مصغر بیت ، ودر این معنی بیشتر با «چند»، بکار رود :
اندر این حسب رودکی گویی
عاریت داد بیتکی چندم.سوزنی.در خواه کز آن زبان چون قند
تشریف دهد به بیتکی چند.سوزنی.کرد آنگهی از نشید آواز
این بیتک چند را سرآغاز.نظامی.

معنی کلمه بیتک در فرهنگ فارسی

مصغر بیت و در این معنی بیشتر با چند بکار رود .

معنی کلمه بیتک در فرهنگ اسم ها

اسم: بیتک (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: bitek) (فارسی: بیتک) (انگلیسی: bitek)
معنی: نام جد منوچهر پادشاه کیانی، نام جد منوچهر پادشاه کیانی به نوشته بندهش

معنی کلمه بیتک در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی بَیْتِکَ: خانه تو
ریشه کلمه:
بیت (۷۳ بار)ک (۱۴۷۸ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه بیتک

هان نمیگویم از عهده آن بیرون آی کاینچنین بیتک ها از پی تنبیه بود
وقتی بران شدم‌ که به دیوان رقم ‌کنم ز اوصاف تیغ‌جان‌شکرت بیتکی سه‌چار
گویم خطکی و بیتکی چند از نعمتهای این جهانی
این دو بیتک اگرچه طیبت رفت تا دگر صورتیت ننماید
درخواه کزان زبانِ چون قند تشریف دهد به بیتکی چند
و در برخی روایات آمده‌است که آیین خواستگاری با حضور عموی محمد، ابوطالب و ورقة بن نوفل پسر عموی خدیجه، که مردی دانشمند و گریزان از پرستش بت‌ها بود، انجام شد. پس از خواندن خطبه عقد توسط ابوطالب، محمد از جای برخاست و آماده رفتن شد. در این هنگام خدیجه به او گفت: «إلی بیتک فبیتی بیتک و أنا جاریتک»؛ به سوی خانهٔ خود بیایید که خانهٔ من خانهٔ شما و خودم خدمتکار شمایم. به گفتهٔ محمد هیچ‌کدام از زنان او به اندازهٔ خدیجه نزد او گرامی نبوده‌اند. او تا زمان حیات خدیجه با زن دیگری ازدواج نکرد.
پس آنگه بیتکی تلقین من کرد که زیب یک جهان اشعار باشد
وین دو بیتک نیارم اندر بست با گرانباری من مسکین
شیخ گفت روزی عایشۀ صدیقه رضی اللّه عنها به نزدیک رسول درآمد از عروسی، رسول صلی اللّه علیه گفت یا عایشه عروسی چون بود،خوش بود، کسی بود که شما را بیتکی گفتی؟
چون بدان خسرو شیرین ملاحت برسی بیتکی چندش ازین مخزن اسرار بگو
نقل است که صادق را دیدند که خزی گرانمایه پوشیده بود. گفتند: یا ابن رسول الله هذا من زی اهل بیتک.