معنی کلمه بی مروت در لغت نامه دهخدا
زنبور درشت بی مروت را گوی
باری چو عسل نمیدهی نیش مزن.سعدی.کان بداخلاق بی مروت را
سنگ بر سر زدن سزاوار است.سعدی ( کلیات سعدی ، مصفا ص 811 ).بر در ارباب بی مروت دنیا
چند نشینی که خواجه کی بدر آید.حافظ.مرو بخانه ارباب بی مروت دهر
که گنج عافیتت در سرای خویشتن است.حافظ.- امثال :
طبیب بی مروت خلق را رنجور میخواهد
گدا بهر طمع فرزند خود را کور می خواهد.
رجوع به مروت و مروءة شود.