بکتاب

معنی کلمه بکتاب در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ب (۲۶۴۹ بار)کتب (۳۱۹ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه بکتاب

«وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلی‌ بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ» و خدای فضل داد و افزونی لختی را از شما بر لختی در روزی، «فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ» هر خداونده‌ای چیزی از آنچ داده با پس نمی‌باید داد، «عَلی‌ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ» با برده خویش، «فَهُمْ فِیهِ سَواءٌ» تا برده و خداوند در آن یکدیگر را انباز باشند هم سان، «أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ (۷۱)» بکتاب من که اللَّه تعالی‌ام می‌منکر شوند و جحود می‌آرند.
گفتم اندر جهان چنو دیدی گفت نی هم نخوانده ام بکتاب
آنکش بکتاب حضرت حق فرمود بحق بنا، علی بود
و قال النبی ع «تعمل هذه الامّة برهة بکتاب اللَّه، ثم تعمل بسنة رسول اللَّه، ثم تعمل برهة بعد ذلک بالرأی، فاذا عملوا بالرأی فقد ضلّوا.
ضحّاک گفت و ابن زید و جماعتی: «بِإِمامِهِمْ» ای بکتابهم هر امّتی را بکتاب خویش باز خوانند آن کتاب که از آسمان به پیغامبر ایشان فرو آمد، گویند: یا اهل التّوراة، یا اهل الانجیل، یا اهل الزّبور، یا اهل القرآن. روی جعفر بن محمّد عن آبائه عن علی (ع) عن النّبی (ص) قال: یدعی کلّ قوم بامام زمانهم و کتاب ربّهم و سنّة نبیّهم.
فلک دو رو چو بر ما رقم بدی زد آخر بکتاب نیکنامان زچه رو نوشت ما را
زالست دل بلائی که زدم بقول مطلق بکتاب هستی کل رقم بلی زدم من
واندگرها که فزون است ز تعداد و شمار برخی از جمله نبشته بکتاب ادب است
ناظر بکتاب روی خوبان زانیم کز روی نکو آیت حسنت خوانیم
شاه بکتاب عصر کردش سالار زانکه ز کتاب بود یکسره اقدم