بکبر
معنی کلمه بکبر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه بکبر
تا شبی آن خواجه بکبر تمام بود بیک کوچه روان با غلام
پشتم بشکست ز آسیب چرخ زانکه بکبر اندر بینم پلنگ
بکبر پلنگ و برفتار شاهین به قد هیون و به زور غضنفر
بکبر حق بداد او کبر خود را تذلل کرد مر ذات الاحد را
شد انسانی که دارد در حقیقت تحقق او بکبری برزخیت
میرفت بکبر و ناز و می گفت بی من چه کنی به لابه گفتم