بو کشیدن

معنی کلمه بو کشیدن در لغت نامه دهخدا

بو کشیدن. [ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) بوی چیزی را از دور استشمام کردن. || دریافتن نشان چیزی. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه بو کشیدن در فرهنگ معین

(کِ دَ ) (مص م . ) ۱ - بوی چیزی را استشمام کردن . ۲ - پی به مطلبی بردن .

معنی کلمه بو کشیدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - بوی چیزی را از دور استشمام کردن . ۲ - دریافتن نشان چیزی .

جملاتی از کاربرد کلمه بو کشیدن

زبان چنگالی در پولک‌داران (مارمولک‌ها و مارها) به دلایل گوناگون توسعه پیدا کرده‌است. یکی از مزایای داشتن زبان چنگالی داشتن سطح تماس بیشتر با هوا و امکان بازکنش بهتر است. زبان به‌طور منظم از دهان بیرون می‌آید تا مواد شیمیایی پیرامون را بررسی کند. این نوع بو کشیدن به جانور امکان می‌دهد تا موادی که بخارهای شیمیایی در هوا تولید نمی‌کنند را هم حس کنند کاری که با دستگاه بویایی معمول امکان‌پذیر نیست. این توانایی پیشرفته در حس مواد شیمیایی در پیرامون، مزایای فراوانی دارد از جمله: شناسایی شکار، انتخاب جفت، شناسایی پناهگاه، جستجوی ردپا، تشخیص خویشاوندان و …
این تومورها، تومورهای هیستیوسیتیک هستند که ممکن است از طریق جفت‌گیری، لیسیدن، گاز گرفتن و بو کشیدن نقاط آلوده به تومور، در بین سگ‌ها منتقل شوند. کاریوتایپ سلول‌های سازندهٔ این تومورها آنئوپلوئید است اما در همهٔ تومورهای نمونه‌برداری شده در مناطق مختلف جغرافیایی، دارای کروموزوم‌های نشانگر مشخص است.
در صفحه ۲۳۵ جلد اول کتاب خواجه تاجدار اثر ژان گِور فرانسوی که به قلم ذبیح‌الله منصوری ترجمه شده‌است مندرج گردیده که آقامحمدخان قاجار قبل از اعلام پادشاهی و در حین تدارکات نظامی پدرش برای از پای درآوردن کریم خان زند در حدود سال‌های ۱۱۶۸ ه‍.ق به بعد که از منطقه انزلی گذر می‌نمود، مشاهده کرد اسب‌های مردمان محلی با بو کشیدن زمین دنبلان زمینی پیدا می‌کردند.