بهنام سوخته

معنی کلمه بهنام سوخته در لغت نامه دهخدا

بهنام سوخته. [ ب ِ م ِ ت َ / ت ِ ] ( اِخ ) قریه ای است در بلوک ورامین. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 356 ).

معنی کلمه بهنام سوخته در فرهنگ فارسی

قریه ایست در بلوک ورامین

جملاتی از کاربرد کلمه بهنام سوخته

این روستا در دهستان بهنام سوخته جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۷ نفر (۱۴خانوار) بوده‌است.
این روستا در دهستان بهنام سوخته جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۲ نفر (۲۵خانوار) بوده‌است.
الیکاییها از چالوس مازندران به منطقه خوار (گرمسار امروزی) و ورامین کوچیده‌اند و به گویش الیکایی که گویشی از زبان مازندرانی است صحبت می‌کنند و بیشترالیکائی‌ها (علی‌کایی)های ورامین در روستاهای بهنام سوخته ورامین و تیره‌های بیشتری از آنان نیز در گرمسار سکونت یافته‌اند و جمعیت زیادی نیز دارند.
این روستا در دهستان بهنام سوخته جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۶۷ نفر (۸۷خانوار) بوده‌است.
این روستا در دهستان بهنام سوخته جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده‌است.