معنی کلمه بهار چین در لغت نامه دهخدا
بی آفرین سرایی بلبل بهار و باغ
پدرام نیست گرچه چمن شد بهار چین.سوزنی.کآسمان قبله زمین خواندش
وآفرینش بهار چین خواندش.نظامی ( هفت پیکر ص 63 ).
بهار چین. [ ب َرِ ] ( اِخ ) جایی که در افسانه ها بمنزله بهشت روی زمین است. بهشت گنگ. و آن بدست عده ای از ایرانیان در وسط خاک توران در طرف شمال سیر دریا ( سیحون ) برپا شده بود. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بهشت گنگ شود.