به گزیده

معنی کلمه به گزیده در لغت نامه دهخدا

به گزیده. [ ب ِه ْ گ َ دَ/دِ ] ( اِ مرکب ) رنگی است سرخ مایل به بنفشه مانا به لکه واری که آنرا بناخن زده یا بدندان گزیده باشند. ( آنندراج ) :
تریاق صبر چاره دردم نمیکند
آن رنگ به گزیده دلم را گزیده است.حاجی سابق ( از آنندراج ).

معنی کلمه به گزیده در فرهنگ فارسی

رنگی است سرخ مایل به بنفشه مانا به لکه واری که آنرا بناخن زده یا به دندان گزیده باشند ٠

جملاتی از کاربرد کلمه به گزیده

زادسپرم یا زاتسپرم پسر گشن جم، یکی از پیشوایان زرتشتی دوره عباسیان و دستور کرمان و سیرجان بود. وی در حدود سده سوم هجری می‌زیست و پدرش گشن جم شاپوران نیز از موبدان بنام آن دوره بود. شهرت وی بدلیل نوشتن کتابی بود در فقه زرتشتی که به گزیده‌های زادسپرم نامور شد.