بنوار

معنی کلمه بنوار در لغت نامه دهخدا

بنوار. [ ب ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جراحی که در بخش شادگان شهرستان خرمشهر واقع است. و 150 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
بنوار. [ ب ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جراحی که در بخش شادگان شهرستان خرمشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

معنی کلمه بنوار در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان جراحی است که در بخش شادگان شهرستان خرمشهر واقع است ٠

جملاتی از کاربرد کلمه بنوار

بنوار حاج‌نگهدار، روستایی از توابع بخش سردشت شهرستان دزفول در استان خوزستان ایران است.
دره بنوار، روستایی از توابع بخش سردشت شهرستان دزفول در استان خوزستان ایران است.
گت گفت چنین خیمه که آراست که من زینسان بنوار خود که پیراست که من
بنوار (لالی)، روستایی از توابع بخش حتی شهرستان لالی در استان خوزستان ایران است.
بنوار (شادگان)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان شادگان در استان خوزستان ایران است.
مسابقه در زمستان ۱۳۸۵ و بهار ۱۳۸۶ برگزار شد. در نهایت ۴۳ داستان از ۳۴ نویسنده به دبیرخانهٔ مسابقه ارسال شد که از این میان، بنا بر نظر کمیته منتخب آکادمی فانتزی جهت انتخاب داستان‌های نهایی، که اعضای آن را آقایان فرهاد آذرنوا، مهدی بنواری و محمد حاج زمان تشکیل می‌دادند، ۹ اثر به مرحلهٔ دوم راه یافت.