بلکل

معنی کلمه بلکل در لغت نامه دهخدا

بلکل. [ ب ِ ک َ ] ( اِ ) آب نیم گرم. ( برهان ). بلکک. رجوع به بلکک شود.

جملاتی از کاربرد کلمه بلکل

کمپانی یونیورسال پیکچرز حقوق فیلم بانوی تنها را در سال ۱۹۷۵ خریداری کرد، یک سال قبل از انتشار رمان، به امید اینکه بتواند این اقتباس را در سال ۱۹۷۶ منتشر کند. سوزان بلکلی که با یونیورسال قرارداد سه تصویری بسته بود، با تأیید مشروط فیلمنامه و کارگردان، بازی در نقش جریلی را پذیرفت. با وجود پیش نویس‌های متعدد توسط رابرت مریل و دین رایزنر، بلیکلی هرگز از فیلمنامه راضی نبود و در نهایت از پروژه منصرف شد.