بزرگ خویشتنی

معنی کلمه بزرگ خویشتنی در لغت نامه دهخدا

بزرگ خویشتنی. [ ب ُ زُ خوی / خی ت َ ] ( حامص مرکب ) تکبر کردن. خود را بزرگ دیدن : اگر کلب غضب را طاعت داری در تو تهور و ناپاکی... و بزرگ خویشتنی... پدید آید. ( کیمیای سعادت ).

معنی کلمه بزرگ خویشتنی در فرهنگ فارسی

تکبر کردن خود را بزرگ دیدن .

جملاتی از کاربرد کلمه بزرگ خویشتنی

و رسول (ص) گفت که حق تعالی ننگرد اندر کسی که جامه بر زمین کشد بر سبیل تکبر و خرامیدن به فخر. و گفت، «یک بار مردی همی خرامید و جامه فخر پوشیده به خویشتن فرو نگریست. حق تعالی وی را به زمین فرو برد و هنوز می شود تا به قیامت». و گفت، «هرکه بزرگ خویشتنی کند و اندر زمین بخرامد و خدای تعالی وی را بیند پس روز قیامت خدای را بیند با خویش به خشم».