بزانوش. [ ب َ ] ( اِخ ) نام سردار رومی در زمان اردشیر که برای بستن پیمان آشتی بنزد شاپور آمد. ( مزدیسنا ص 380 ) : بزانوش بد نام آن پهلوان سواری سرافراز و روشن روان.فردوسی.|| نام قیصر روم و نام خواجه سرای داریوش. ( از فرهنگ لغات شاهنامه ص 54 ).
معنی کلمه بزانوش در فرهنگ فارسی
نام سردار رومی در زمان اردشیر که برای بستن پیمان آشتی بنزد شاپور آمد یا و نام قیصر روم و نام خواجه سرای داریوش .