بریقه

بریقه

معنی کلمه بریقه در لغت نامه دهخدا

( بریقة ) بریقة. [ ب َ ق َ ] ( ع اِ ) شیر که بر آن پیه یا قدری روغن ریخته باشند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). طعامی است که از شیر و روغن کنند. ( بحر الجواهر ). ج ، بَرائق. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
بریقة. [ ب ُ رَ ق َ ] ( ع اِ ) نام ماده بز است که وقت دوشیدن شیر بدان خوانند. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه بریقه در دانشنامه عمومی

بریقه ( به عربی: مرسی البریقة ) یک منطقهٔ مسکونی در لیبی است که در برقه واقع شده است. بریقه ۷٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد و ۲۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است. باشگاه فوتبال البراق نیز در این شهر قرار دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه بریقه

بریقه یک روستا در سوریه است که در استان قنیطره واقع شده‌است. بریقه ۳۷۱ نفر جمعیت دارد. جمعیت روستا را مردم چرکس (قومی از شمال قفقاز که در قرن ۱۹ام به دلیل نسل‌کشی روسیه تزاری، پناهنده مملکت عثمانی شدند) تشکیل می دهند.
۳۱: آفریکاکور (یکی از سپاه‌های نیروی زمینی آلمان) به حمله آلمان در شمال آفریقا ادامه داد. بریقه، شمال عقیله (لیبی)، اشغال شد.