بربلند

معنی کلمه بربلند در لغت نامه دهخدا

بربلند. [ ب َ ب ُ ل َ ] ( ص مرکب ) بسیار بلند. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِ مرکب ) بالاخانه در ممالک مشرقی. ( آنندراج ). اطاق فوقانی در خانه شرقی که بطرف جلو باز میشود. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه بربلند

به گزارش خبرگزاری تسنیم: این سامانه که در اختیار نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، بعنوان سامانه‌ای ساده‌تر و و با قیمتی پایین‌تر از سوم خرداد با قابلیت درگیر شدن با یک هدف، ساخته و ارائه گردیده‌است. سامانه پدافند موشکی «طبس» از انواع موشکهای طائر-۲، طائر بربلند (طائر-۳) و موشک صیاد-۲ بهره‌گیری می‌کند. یک رادار دارای صفحه تخت با مساحت لازمه بروی خودرو با ظرفیت ۳ موشک (مانند سامانه سوم خرداد) مستقر گردیده‌است.
جوانمرد جا بربلندی گرفت بلندی ازو سربلندی گرفت