بدبد

معنی کلمه بدبد در لغت نامه دهخدا

بدبد. [ ب َ ب َ ] ( ع اِ صوت ) بخ بخ. ( از اقرب الموارد ). به به. په په. وخ وخ. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه بدبد در فرهنگ فارسی

به به وخ وخ .

معنی کلمه بدبد در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:زوو، بازی

جملاتی از کاربرد کلمه بدبد

هر درختی کو قد یارم بدبد از تعجّب دست در دندان گرفت
شهرستان بدبد (به عربی: ولایة بدبد ) یکی از شهرستانهای استان داخلیه در کشور پادشاهی عمان است. شهرستان بدبد یکی از شهرستان‌های تاریخی سلطنت عمان است، این شهرستان دارای ۴۰ برج نگهبانی است.
بدبد گویان بد گویانرا کرد نگون او برون آمداز آن ننگ چو از ابر قمر