بد تخم

معنی کلمه بد تخم در لغت نامه دهخدا

بدتخم. [ ب َ ت ُ ] ( ص مرکب ) که فرزندان بد آرد. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه بد تخم در فرهنگ فارسی

که فرزندان بد آرد .

جملاتی از کاربرد کلمه بد تخم

راستی بد تخم طاعت کاشتیم حاصل وارونه زان برداشتیم
دوستانت، همه چون خوشه سرافراز مدام خصم بد تخم تو، چون تخم بزیر گل باد