هنگامى كه قضات از او پرسيدند آيا تو هستى كه اين بلا را به سر خدايان ما آورده اىو اينهمه بتهاى كوچك و بزرگ را در هم شكسته اى ؟ (قالوا انت فعلت هذا بالهتنا ياابراهيم ).
آيات (59) تا (67) : قالوا من فعل هذا بالهتنا إ نه لمن الظلمين...
در زبان عرب و فرهنگ وحى ، اله بر هر معبودى كه عابدان در پيشگاهش خضوعكنند، اطلاق مى شود؛ حق باشد يا باطل : ( لا تتخذوا الهين اثنين ) (502)، (اءراءيت مناتخذ الهه هواه ) (503) (ءاءنت فعلت هذا بالهتنا ) (504)؛ اما الله بر اثركثرت استعمال ، علم (اسم خاص ) ذات مقدس خداوند است كه جامع همه صفات جلالى وجمالى است و جز بر او اطلاق نمى شود: هو الله الخالق البارى المصور له الاءسماءالحسنى (505) و از اين رو لفظ جلاله (الله ) موصوف همه اسماى حسناى خداوند ازجمله الرحمن و الرحيم قرار مى گيرد، ولى خود، صفت هيچ اسمى واقعنمى شود و بر اين اساس ، گفته مى شود: الله اسم ذات و ديگر اسمهاى خداوندنامهاى صفات اوست .
نـخستين سؤ الى كه از ابراهيم كردند اين بود (گفتند: توئى كه اين كار را با خدايانما كردهاى ؟ اى ابراهيم )! (قالوا ء انت فعلت هذا بالهتنا يا ابراهيم ).
4 تاريخ ، فطرت و وجدان ، از جمله عوامل روشن كننده ى حقايق اند. (رجعوا الى انفسهم انتم الظالمون ) كسانى كه تا ديروز، ابراهيم را ظالم مى دانستند (من فعل هذا بالهتنا انه لَمن الظالمين ) امروز با مراجعه به وجدان هاى خود، خويشتن را ظالم مى دانند. (انكم انتم الظالمون )