معنی کلمه باسیاست در لغت نامه دهخدا باسیاست. [ س َ ] ( ص مرکب ) باتدبیر. چاره جوی. پیش بین و کاربر. || آنکه به اصول دیپلماسی آشناست. آگاه به سیاست.
جملاتی از کاربرد کلمه باسیاست ظاهراً در راستای مخالفت باسیاست حسن روحانی و باحمایت سپاه پاسداران برنامههای در قالب فیلم وسریال نظیرگاندوساخته و پخش میشود.