باز پذیرفتن

معنی کلمه باز پذیرفتن در لغت نامه دهخدا

بازپذیرفتن. [ پ َ رُ ت َ ] ( مص مرکب ) دوباره قبول کردن. از نو پذیرفتن. قبول کردن. پذیرفتن. منفعل شدن.

معنی کلمه باز پذیرفتن در فرهنگ فارسی

دوباره قبول کردن

جملاتی از کاربرد کلمه باز پذیرفتن

در باز پذیرفتن این تازه چکامه من منک استوثق من طولک ارجو
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللَّهِ باز پذیرفتن رهی بر خدای است، لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ایشان را که بدی میکنند بنادانی، ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ پس می‌باز گردند از نزدیک، فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ایشان آنند که توبه دهد اللَّه ایشان را و باز پذیرد، وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً (۱۷) و خدای دانای راست دانش است همیشه.