الضراء

معنی کلمه الضراء در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ضرر (۷۴ بار)
«ضَرّاء» از مادّه «ضُرّ» به گفته «راغب» در «مفردات»: نقطه مقابل «سَرّاء» یعنی آنچه مایه مسرت و موجب منفعت است، می باشد (دقت کنید)، و «ضرّاء» به معنای ناراحتی روحی مانند: غم و اندوه و جهل و نادانی و یا ناراحتی هایی که از بیماری و از دست دادن مقام و مال و ثروت پیدا می شود. و «بأساء» یکی از عوامل ایجاد «ضرّاء» خواهد بود، بنابراین «ضرّاء» شامل هرگونه زیانی که دامنگیر انسان بشود در امور جانی، مالی، عرضی و امثال آن را شامل می گردد.
این کلمه 9 بار در قرآن مجید آمده است. در بعضی مقابل با سرّاء به کار رفته مثل . و در بعضی با رحمت و نعمت، نظیر ، . و در بعضی ردیف بأساء آمده نحو . بأساء، ضرّآء هر دو اسم مؤنث اند و مذکّر ندارند و از فرّآء نقل شده: جایز است که بر وزن أبؤس و أُضُّر. جمع بسته شوند. ضرّآء در هر حال از ضرر است قاموس و اقرب آن را: زمینگیری، سختی، نقص اموال و انفس و ضدّ سرّاء گفته‏اند. صحاح فقط سختی می‏گوید. نا گفته نماند: آن گاه که مقابل سرّاء و نعمت آمده مطلب روشن است و مراد از آن گرفتاری و بیچارگی است مثل «قَدْ مَسَّ آبائِنا الضَّراءُ وَ السَّراء» یعنی بع پدران ما شادی و سختی هر دو رسید. ولی آنگاه که در ردیف بأساء آید چنانکه گذشت مراد از آن چیست؟ در «بأساء» از ازهری نقل شد: که آن در سختیهائی گفته می‏شود که خارج از بدن باشد مثل گرفتاری در اموال و غیره، و ضرّآء در گرفتاری هایث بدنی است مثل مرض، و غیره طبرسی رحمة اللّه در ذیل آیه 177 بقره بأساء را فقر، ضرّآء را بیماری و درد گفته است. هکذا در جوامع الجامع. به نظر من: این فرق در صئرت جکع شدن با بأساء است وگرنه ضرّاء چنانکه از قاموس، صحاح و اقرب نقل شد شامل سختی‏های بدنی و غیره است. در صحیفه سجادیّه دعای 47 آمده: «وَ اَبِنْ بِهِ الضَّرآءَ مِنْسَبیلِکَ» یعنی به واسطه امام گرفتاری و سختی را از راه خود (که حق است) کنار کن. در اینجا نیز ضراء در سختی‏های غیر بدنی است.

جملاتی از کاربرد کلمه الضراء

آيات (94) و (95) : و ما أ رسلنا فى قرية من نبى إ لا أ خذنا أ هلها بالبأ ساء و الضراء لعلهم يضرعون...
و ما أ رسلنا فى قرية من نبى إ لا أ خذنا أ هلها بالبأ ساء و الضراء لعلهم يضرعون (94)
ثم بدلنا مكان السيئه الحسن ه حتى عفوا و قالوا قد مس ابائنا الضراء و السراءفاخذنهم بغته و هم لا يشعرون (95)
اينكه مردمش را گرفتار ناراحتيها و بلاها ساختيم ، تا كمى به خود آيند و دست از طغيان وسركشى بردارند و به سوى آن كس كه همه نعمتها از وجودش سرچشمه مى گيردبازگردند (و ما ارسلنا فى قرية من نبى الا اخذنا اهلها بالباساء و الضراء لعلهميضرعون ).
و ما ارسلنا فى قريه من نبى الا اخذنا اهلها بالباساء و الضراء لعلهم يضرعون (94)
سپس اضافه مى كند به هنگام برطرف شدن مشكلات ، به جاى اينكه به اين حقيقت توجهكنند كه نعمت و (نقمت ) به دست خدا است و رو به سوى او آورند، براىاغفال خود به اين منطق متشبث شدند، كه اگر براى ما مصائب و گرفتاريهائى پيش آمد،چيز تازهاى نيست پدران ما نيز گرفتار چنين مصائب و مشكلاتى شدند دنيا فراز و نشيبدارد و براى هر كس دوران راحتى و سختى بوده است سختيها امواجى ناپايدار و زودگذرند (و قالوا قد مس آبائنا الضراء و السراء).
در اين آيات نيز گفتگو با گمراهان و مشركان ادامه مى يابد و قرآن از راه ديگر براىبيدار ساختن آنها موضوع را تعقيب مى كند يعنى دست آنها را گرفته و به قرون وزمانهاى گذشته مى برد و چگونگى حالات امتهاى گمراه و ستمگر و مشرك را شرح مى دهدكه چگونه تمام عوامل تربيت و بيدارى در مورد آنها به كار گرفته شد اما جمعى از آنهابه هيچيك از اينها توجه نكردند و سرانجام چنان عاقبت شومى دامانشان را گرفت كهعبرتى براى آيندگان شدند. نخست ميگويد ما پيامبرانى به سوى امم پيشين فرستاديمو چون اعتنا نكردند آنها را به منظور بيدارى و تربيت با مشكلات و حوادث سخت : با فقرو خشكسالى و قحطى با بيمارى و درد و رنج و باساء و ضراء مواجه ساختيم شايدمتوجه شوند و به سوى خدا باز گردند (و لقد ارسلنا الى امم من قبلك فاخذناهمبالباساء و الضراء لعلهم يتضرعون ).
بنابراين احتمال ، معناى جمله چنين مى شود كه : ايشان به وسيله حسنه و نعمت هايى كهبه آنها داده شده بود آثار سوء سيئات و نقمت هاى قبلى را محو كردند و ليكن بجاىاينكه به راه حق هدايت شده و ضراء و سراء را از ناحيه خداى تعالى بدانند گفتند: (قدمس ابائنا الضراء و السراء) يعنى انسان از آنجايى كه در عالم طبيعت قرار گرفته واين عالم همواره در تحول و دگرگونى است لذا خواه ناخواه محكوم بهتحول و ناكامى و كامروائى است ، پس نه كامروائيش امتحان خدا است و نه ناكاميش عذاب ونقمت او است .
و لقد اءرسلنا إ لى اءمم من قبلك فأ خذنهم بالبأ ساء و الضراء لعلهم يتضرعون (42)
در سوره بقره مى خوانيم : ليس البر ان تولوا وجوهكمقبل المشرق و المغرب و لكن البر من آمن بالله و اليوم الاخر و الملائكة و الكتاب والنبيين و آتى المال على حبه ذوى القربى و اليتامى و المساكين و ابنالسبيل و السائلين و فى الرقاب و اقام الصلوة و آتى الزكوة و الموفون بعهدهم اذاعاهدوا و الصابرين فى الباساء و الضراء و حين الباس اولئك الذين صدقوا و اولئكهم المتقون (بقره - 177).