بابکیه

معنی کلمه بابکیه در لغت نامه دهخدا

بابکیه. [ ب َ کی ی َ ] ( اِخ ) گروهی از فرقه سبعیه باشند. رجوع به «سبعیه » خرمیه شود. بابکیه یا خرمیه یا خرم دینان یا محمره ، اصلاً نام اصحاب بابک خرمی است که در عصر مأمون خروج کرد و بدست افشین سردار معتصم دستگیر و مقتول شد. چون بعضی از مقالات بومسلمیه و اسماعیلیه و غُلاة بمعتقدات این فرقه شبیه بوده ایشان را هم مخالفین باین اسم خوانند. رجوع به بابکی و شهرستانی ص 113 و 132، تبصره ص 423، فرق ص 32، تلبیس ابلیس ص 109 و 112، انساب 196a.f بنقل خاندان نوبختی اقبال صص 254 - 255 و لغات تاریخیه و جغرافیه ترکی ج 2 شود.

معنی کلمه بابکیه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بابکیه فرقه ای بودند پیرو بابک خرّمدین که در روزگاران خلفای اموی فتنه ها کردند.
می گویند وی محرمات را مباح کرد.

جملاتی از کاربرد کلمه بابکیه

اسحاقیه، راوندیه، سنباذیه، ابلقیه، مبیضّه، بابکیه، برکوکیه، فاطمیه، مازیاریه، کردکیه، نورساعیه و رزامیه
دستگیری و اعدام بابک پایان جنبش خرمدینان نبود و آن‌ها ادامه حیات دادند تا مدرکی گواه بر حیاتشان در قرن ۳ ه‍.ق/۹ م باشند. داوطلبان شورش گذشته، که خود را بابکیه نام نهادند، در بذ تا قرن ۵ ه‍.ق / ۱۱ م ادامه حیات دادند و به انتظار او ماندند و آیین خاصی انجام می‌دادند.