اشک سحاب. [ اَ ک ِ س َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از قطرات باران : ز دست بخشش او حاکی است اشک سحاب ز حزم محکم او راوی است سنگ جبال.انوری ( از آنندراج ).اشک ابر. اشک نیسان. و رجوع به اشک و اشک نیسان شود.
معنی کلمه اشک سحاب در فرهنگ فارسی
کنایه از قطرات باران .
جملاتی از کاربرد کلمه اشک سحاب
گفتمش کوی تو آلود ز اشکم گفتا بد نباشد چمن از اشک سحاب آلوده
نه طرف گلشن خرم شود ز اشک سحاب نه صحن بستان رَیّان شود ز سعی مطر