ایمان دینی

معنی کلمه ایمان دینی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ایمان چیزی بیش از علم است و عمل خارجی در آن دخالتی ندارد. ایمان تصدیق قلبی است که به اراده و اختیار انسان و در پی علم یا باور تحقق می یابد و عمل خارجی از لوازم ایمان است و نه جزء ماهیت آن. اقرار به زبان نیز جزء ماهیت ایمان نیست، بلکه آن نیز مانند سایر عمل های خارجی از لوازم ایمان است. قلمرو دین، قلمرو ایمان است، نه عقل تنها و نه علم واحد، حوزه دین فراتر از عقل و علم است، البته نه به معنای ارزشی، بلکه صرفاً به معنای تفکیک قلمرو آنها از یکدیگر، انسان در برابر دین اختیار دارد که آن را بپذیرد یا نه، اما نمی تواند آن را موضوع ارزیابی علمی یا فلسفی قرار دهد. در برابر دین می توان تصمیم گیری کرد. اما نمی توان استدلال منطقی یا تجربی آورد.
آیا عقل در قلمرو دین جایی دارد؟ جایگاه و نقش آن در قلمرو دین چیست؟ آیا نقش عقل صرفاً در مقام تعلیم و فهم گزاره های دینی است، یا عقل در مقام تبیین و تعلیل نیز نقش دارد؟ نقش ایمان در دین چیست؟ فرآیند ایمان آوردن دارای چه مراحلی است؟ آیا ایمان متکی بر عقل است یا آنکه «دل دلایلی خاص خود دارد، که عقل آن دلایل را نمی شناسد» «اشاره به سخن پاسکال، (۱۶۲۳-۱۶۶۲)، فیلسوف و الهی دان فرانسوی» و برای ایمان، همان ادله دل کافی است؟ تا چه اندازه باید ایمان را عقلانی کرد و اصلاً تا چه اندازه می توان بر عقل اعتماد کرد؟ آیا عقل و ایمان جمع شدنی اند؟این مسائل و مسائل دیگری که از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و الهی دانان بوده است، از اهم مسائل فلسفه دین معاصر به شمار می رود. دیرینه پای بودن این مسائل، آن را از محور توجه قرار گرفتن نینداخته است و پاسخ های داده شده به آن نیز هرآینه مورد بازنگری و تامل دوباره قرار گرفته و می گیرند. هر نسل از نو این مساله را مورد کاوش قرار می دهد و پاسخ های ویژه خود را به آن می یابد، زیرا ایمان از حیاتی ترین مسائل بشری است که با همه وجود انسان سر و کار دارد و کل هستی او را تحت الشعاع خود قرار می دهد.عقل نیز ابزار سنجش و ارزیابی انسان است. بنابراین هر نسل حق دارد پاسخ مساله را خود بیابد و در این باره از آرای پیشینیان خود نیز بهره می جوید و درباره مساله عقل و ایمان و ابعاد آن روشن تر می اندیشد.مساله رابطه عقل و ایمان، ریشه بسیاری از مباحثی است که در طول تاریخ در جهان اسلام و مسیحیت و سایر ادیان، پدید آمده است. مباحثی از قبیل «عقل و وحی»، «ظاهر گرایی و تاویل گرایی»، «علم و دین»، «عقل گرایی و ایمان گرایی»، هر کدام شاخه ای از شاخه های این مساله اند.
تعریف دین
پیش از بررسی نظریه هایی که در این زمینه عرضه شده، باید معلوم کرد که مراد از «دین» و «عقل» چیست. مراد از «دین»، مجموعه معارف (نظری و عملی) قدسی است؛ یعنی مجموعه گزاره های ناظر به واقع و ناظر به عمل، که حول محور قدسی شکل گرفته اند، در اینجا باید این قید را نیز اضافه کنیم که مراد، مجموعه معارف دست اول است که معمولاً در متونی مقدس گرد آمده اند، تا اینکه تفاسیر مختلف از این معارف را از تعریف دین خارج کنیم. اگر همین تعریف را بر اسلام تطبیق کنیم. دین اسلام عبارت می شود از: «مجموعه معارفی که در نسبت با خداوند تدوین یافته و در متن مقدس قرآن و سنت گرد آمده اند».
تعریف ایمان
در تعریف ایمان، قرن ها میان متکلمان، فیلسوفان و الهی دانان مسلمان و مسیحی و پیروان دیگر ادیان اختلاف نظرهای جدی وجود داشته و دارد. بیشترین اختلاف ها بر سر داخل کردن سه موضوع در تعریف ایمان است: اول علم، دوم اراده و سوم عمل. بسیاری از فیلسوفان و متکلمان شیعه ایمان را همان علم، علم جزمی و یقینی، می دانند. برخی از شیعیان و نیز اغلب اشاعره و مرجئه، ایمان را عملی ارادی، یعنی تصدیق می دانند و حتی برخی از مرجئه اقرار زبانی را کافی می دانند. خوارج عمل را جزء ایمان می دانند و فاسق را خارج از حوزه ایمان می شمارند. برای تحقیق در زمینه ماهیت ایمان از نگاه مذاهب مخلتف ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهراء. جوادی، محسن، نظریه ایمان. تفتازانی، شرح المقاصد. شیخ طوسی، الاقتصاد فی الاعتقاد. تمهید الاصول. اشعری، مقالات الاسلامیین. بدوی، عبدالرحمن، مذاهب الاسلامیین. بغدادی، الفرق بین الفرق. جرجانی، شرح المواقف و...اما به نظر می رسد ایمان چیزی بیش از علم است و عمل خارجی در آن دخالتی ندارد. ایمان تصدیق قلبی است که به اراده و اختیار انسان و در پی علم یا باور تحقق می یابد و عمل خارجی از لوازم ایمان است و نه جزء ماهیت آن. اقرار به زبان نیز جزء ماهیت ایمان نیست، بلکه آن نیز مانند سایر عمل های خارجی از لوازم ایمان است.
مسئله فلسفه و ایمان
...

جملاتی از کاربرد کلمه ایمان دینی

زائر محمد بر خلاف کاراکترهای دیگر چوبک نمایانگر بهترین و درخشانترین ویژگی‌های سلحشوری و جوانمردی است و از نادر آدمهای نوشته‌های چوبک است که آگاهانه و به رغم ایمان دینی استوار خود برای انتقام آماده می‌شود و آن را به خداوند واگذار نمی‌کند.
پذیرش عام واقعیت‌های علمی ممکن است تحت تأثیر دین باشد. بسیاری در ایالات متحده ایده تکامل را از طریق انتخاب طبیعی رد کرده‌اند خاصه زمانی که انسان را مد نظر قرار می‌دهیم. با این وجود آکادمی ملی علوم آمریکا می‌نویسد که قرینه و شاهد تکامل می‌تواند کاملاً یا ایمان دینی سازگار افتد دیدگاهی رسمی که بیشتر نمایندگان دینی به حمایت از آن برخاسته‌اند.
دفاع [مکگرات] از ایمان دینی یک دفاع جانانه و محترمانه‌است و او نشان می‌دهد که برخی از ارزیابی‌های داوکینز در مورد مذهب قطعاً بیش از اندازه ساده انگارانه یا گزینشی هستند.
این چند تز ساده جهان‌بینی قرون وسطا را که یکسره بر دین استوار بود، از ریشه تکان داد، هم ایمان دینی را از گزند مقامات دنیوی محفوظ نگه داشت و هم راه را برای پیشرفت جامعه بشری بر پایه علم و خرد هموار کرد.
پس از رهایی از اعدام با جوخه آتش و پیش از تبعید به سیبری، داستایفسکی نامه‌ای احساس‌برانگیز برای برادرش میخائیل نوشت. از همین لحظه است که دیدگاه عمدتاً سکولار که داستایوفسکی قبلاً زندگی انسان را از آن نگاه کرده بود به پس‌زمینه فرو می‌رود. و آنچه که پیش می‌آید، «پرسش‌های نفرین‌شده» دردناکی است که همیشه بشر را آزار داده است — سؤالاتی که پاسخ آنها را می‌توان، اگر اصلاً بتوان، فقط با ایمان دینی داد. در رمان‌های بعدی او، این دو بعد از آگاهی انسانی آمیخته شدند.
این اندیشه بر خلاف ادیان که بر ایمان دینی استوارند، بر تحقیق و پژوهش علمی، جستجو در میان یافته‌های علمی، تفکر انتقادی و شک و تردید استوار است.
او فصل اول کتابش را با توضیح این نکته آغاز می‌کند که: بسیاری از مفسران، شور و شوق او به علم را نوعی ایمان دینی می‌نامند؛ اما می‌پرسد: «آیا دین کلمهٔ مناسبی برای این شوق است؟» و می‌گوید: این حیرت سرشار از احترام در برابر پیچیدگی طبیعت اساس نگرشی است که می‌توان آن را «دین اینشتینی» خواند؛ زیرا اینشتین واژهٔ «خدا» را به‌عنوان استعاره‌ای برای طبیعت و سرشت رازآمیز کیهان به‌کار می‌برد. اما داوکینز متأسف است که بسیاری از دانشمندان «خدا» را به معنای استعاری همه خدا انگارانه (وحدت وجودی، پانتئیستی) و شاعرانه توصیف می‌کنند که این امر سبب سردرگمی‌ها و بدفهمی‌های فراوان می‌شود.
این نوع نگرش از ریشه، با خداناباوری فلسفی تفاوت دارد. برهان‌های خداناباوران علمی، اغلب برگرفته از تحلیل و بررسی نوشتارهای علمی، و درک نظریه‌های جدید علومی مانند فیزیک و زیست‌شناسی است و جدا از استدلال‌های فلسفی، تاریخی و اجتماعی در رد دین و خدا است. این اندیشه برخلاف ادیان که بر ایمان دینی استوارند، بر تحقیق و پژوهش علمی، جستجو در میان یافته‌های علمی، تفکر انتقادی و ابتکار انسان استوار است.