القواعد

معنی کلمه القواعد در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] القواعد (مأئة قاعدة فقهیة معناً و مدرکاً و مورداً)
سید محمدکاظم مصطفوی.(معاصر)
مؤلف در مقدمه، مباحثی همچون: تعریف قاعده فقهی، اهمیت آن و تفاوت آن با قاعده اصولی را مطرح کرده است. برخی از قواعد مطرح شده در این کتاب عبارت اند از:
قاعدة الائتمان، قاعدة الاتلاف، قاعدة الاحترام، قاعدة الاحسان، قاعدة الاذن بشی ء اذن فی لوازمه، قاعدة الارشاد، قاعدة الاشتراک، قاعدة اقامة الحدود الی من الیه الحکم، قاعدة الاقدام، قاعدة الاقرار، قاعدة الأقرب یمنع الا بعد، قاعدة الالزام، قاعدة الامتناع بالاختیار لاینافی الاختیار، قاعدة الامکان، قاعدة البناء علی الاکثر، قاعدة البینة علی المدعی والیمین علی من انکر، قاعدة التجاوز، قاعدة التساقط، قاعدة التسامح فی ادلة السنن، قاعدة التصدیق الامین، قاعدة التعیین، قاعدة التقیة، قاعدة التلازم بین الصلاة والصوم، قاعدة التلف فی زمن الخیار من مال البائع، قاعدة التلف قبل القبض من مال البائع، قاعدة حجیة الظن فی الصلاة و...
این کتاب به وسیله انتشارات جامعه مدرسین در سال 1412 ق چاپ و منتشر شده است.
کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی/ نویسنده: محمدرضا ضمیری
[ویکی الکتاب] معنی قَوَاعِدَ: پایه ها - اساس ها - زنان سالخورده ای که به دلیل کهولت سن کسی میل به ازدواج با آنان ندارد(جمع قاعده است ، در عبارت "و القواعد من النساء اللاتی لا یرجون نکاحا " به معنای زنی است که از نکاح بازنشسته باشد ، یعنی دیگر کسی به خاطر پیریاش میل به او نمیکند ...
ریشه کلمه:
قعد (۳۱ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه القواعد

جامع المقاصد فی شرح القواعد کتابی از علی بن حسین محقق کرکی است.
و اذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت و اسمعيل ربناتقبل منا انك اءنت السميع العليم - 127
وی در خلال مدتی که به تدریس تمهید القواعد اشتغال داشت، علاوه بر اینکه این کتاب را با چندین نسخه مقابله و تصحیح کرد، تعلیق و حواشی فراوانی را بر آن نگاشت و دشواری‌ها و مشکلات آن را برطرف نمود. این کتاب همراه با تعلیقه‌های وی در موسسه انتشاراتی امیر کبیر کار چاپ آن به اتمام رسید و در اختیار علاقمندان قرار گرفت.
(واذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت و اسمعيل ) الخ ، كلمه (قواعد)، جمع قاعده است ،كه بمعناى آن قسمت از بنا است كه روى زمين قعود دارد، يعنى مى نشيند، و بقيه قسمت هاىبنابر روى آن قسمت قرار مى گيرد، و عبارت بلند كردن قواعد، از باب مجاز است ، كانهآنچه را كه بر روى قاعده قرار مى گيرد، از خود قاعده شمرده شده ، و بلند كردن بناكه مربوط بهمه بنا است ، بخصوص قاعده ، نسب ت داده ، و در اينكه فرمود: (از بيت )اشاره به همين عنايت مجازى است .
اين جمله حكايت گفتار مؤ منين است ، بدون اينكه بفرمايد (مؤ منين گفتند:...) و ما درتفسير آيه شريفه : (و اذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت واسمعيل : ربنا تقبل منا انك انت السميع العليم )
آيات (127) تا (129) : و اذ يرفع ابرهيم القواعد من البيت و اسمعيل ربنا تقبل منا انك انت السميع العليم ...
و اذ يرفع ابرهيم القواعد من البيت و اسمعيل ربناتقبل منا انك انت السميع العليم (127)
يكى ديگر از ادعيه انبياء (عليهم السلام ) دعائى است كه خداوند از ابراهيمخليل و فرزندش اسماعيل (عليه السلام ) مشتركانقل كرده و فرموده : (و اذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت واسمعيل ربنا تقبل منا انك انت السميع العليم . ربنا و اجعلنا مسلمين لك و من ذريتنا امه مسلمهلك و ارنا مناسكنا و تب علينا انك انت التواب الرحيم . ربنا و ابعث فيهم رسولا منهم يتلواعليهم آياتك و يعلمهم الكتاب و الحكمه و يزكيهم انك انت العزيز الحكيم ).
و ظاهرا آنطور كه سياق اشعار دارد جمله (فاتى الله بنيانهم من القواعد فخر عليهمالسقف من فوقهم ) كنايه است از ابطال كيد و افساد مكر ايشان از راهى كه خود آنانانتظارش را نداشتند، مثل كسى كه مى ترسد از جلو او را بزنند، و همه حواسش جمع پيش ‍رويش است ، ناگهان دشمن از پشت سر بر او وارد مى شود خداوند هم بنيان مكر ايشان رااز پايه منهدم مى كند، در حالى كه آنان حواسشان جمع بالاى سر و ناحيه سقف است ،ناگهان بينند كه سقف بر سرشان فرو ريخت ، اما نه اينكه سقف را خراب كرده باشند،بلكه پايه را از زير سقف بكشند.
اتفاقا تعبيرى كه در نخستين آيه مورد بحث به چشم مى خورد نيز همين معنى را مى رساندآنجا كه مى گويد: به ياد آوريد هنگامى را كه ابراهيم واسماعيل پايه هاى خانه (كعبه ) را بالا مى بردند، و مى گفتند: پروردگارا! از ما بپذيرتو شنوا و دانائى (و اذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت واسماعيل ربنا تقبل منا انك انت السميع العليم ).