البلدان کتابی از احمد بن اسحاق یعقوبی است. این کتاب با ترجمهٔ محمد ابراهیم آیتی در سال ۱۳۴۳ منتشر و برندهٔ جایزه کتاب سال سلطنتی شد.
معنی کلمه البلدان در دانشنامه آزاد فارسی
البُلْدان رجوع شود به:بلدان (البلدان) (۱)
معنی کلمه البلدان در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] البلدان ( الیعقوبی ). کتاب «البلدان»، تالیف احمد بن ابی یعقوب ، معروف به یعقوبی (متوفای ۲۸۴ ق)، کتابی با موضوع جغرافیای تاریخی به زبان عربی است. این اثر، از قدیمی ترین کتب جغرافیایی عربی است که به دست ما رسیده است. این کتاب، به سال ۲۷۸ ش، مصادف با ۸۹۱ م، به رشته تحریر درآمده و متاسفانه قسمت مهمی از آن که به بصره ، عربستان مرکزی، هند ، چین ، بیزانس ، ارمنستان و عواصم مربوط بوده، از میان رفته است. کتاب، به لحاظ قدمت تاریخی، پس از « المسالک و الممالک » ابن خردادبه (تالیف ۲۵۰ ق) و کتاب « الخراج » قدامة بن جعفر (تالیف ۲۶۶ ق)، سومین اثری است که مسلمین در جغرافیا تالیف کرده اند. کتاب، با مقدمه و شرح حال مؤلف آغاز شده است. متن کتاب «البلدان»، از پنج بخش و یک بخش الحاقی تشکیل شده است. بخش الحاقی، در آخر «البلدان» چاپ لیدن آمده است. گزارش محتوا توجه یعقوبی اساسا معطوف به مسائل آماری و توصیف عوارض زمین است، به موضوع خراج نیز توجه بسیار دارد و از نژادشناسی و صنایع و فنون نیز غافل نیست. توصیف وی از طرح تاریخی بغداد و سامره اهمیت فراوان دارد. توصیف آفریقا پیش از آنکه به دست فاطمیان از دیگر سرزمین های خلافت جدا شود، درخور ملاحظه است. از اندلس نیز اطلاعات گران بهایی در اختیار می نهد؛ از آن جمله، خبر هجوم نورمن ها به اندلس در سال ۸۴۴ م/ ۲۳۰ ق است و عبارت معروف «کسانی که روس نام دارند» که در ضمن آن آمده و نام یعقوبی را در محافل علمی مشهور کرده و چند تحقیق مهم در باره آن انجام گرفته است. یعقوبی، به اطلاعات جغرافیایی، کمتر اهمیت می دهد و در پی ارائه نموداری عمومی از ولایت ها برای کسانی است که می خواهند به سرعت با آن آشنا شوند. تمایل مؤلف، به تحلیل عقلی در همه کتاب احساس می شود و عجیب نیست اگر از گفت وگو در باره عجایب که مؤلفان دیگر دل باخته آن بوده اند، برکنار مانده است. ← بغداد بخشی از این اثر، در سال ۱۸۶۰ م، به کوشش دخویه انتشار یافت. در سال ۱۸۹۱ م، به کوشش جونیبول در لیدن و ترجمه فرانسوی آن به کوشش ویت در سال ۱۹۳۷ م، منتشر شد. ترجمه فارسی آن نیز توسط دکتر محمد ابراهیم آیتی بیرجندی منتشر شده است. نسخه حاضر، با تحقیق محمد امین ضناوی انتشار یافته است. در انتهای اثر، فهرست اعلام اشخاص، اعلام قبایل و طوایف و سلسله ها و خاندان ها، اعلام امکنه، فهرست ماخذ و فهرست مطالب آمده است. [ویکی فقه] البلدان (ابن الفقیه). کتاب «البلدان ابن فقیه» اثر ابوبکر احمد بن محمد بن اسحاق همدانی ، معروف به ابن فقیه به زبان عربی و در حدود سال ۲۹۰ ق نوشته شده است. نویسنده در این کتاب به معرفی و تشریح شهرهای بزرگ دنیا پرداخته است. کتاب با دو مقدمه از محقق کتاب یوسف الهادی و مؤلف در بیان مختصری از زندگینامه نویسنده و اشاره به محتوای اثر، آغاز و مطالب در چهل و دو قسمت، ارائه شده است. «البلدان» را نمی توان نوشته ای صرفا جغرافیایی به شمار آورد. این کتاب، در واقع مجموعه ای ادبی همراه با شعر و طنز است که با استفاده از تالیفات دیگران نوشته شده و گزیده ای است که مؤلف برای استفاده افراد غیرمتخصص علاقه مند گردآورده است. مطالب کتاب، تا اندازه ای با نوشته های « جاحظ » مرتبط و نزدیک بوده و بعضی از مؤلفان چون مقدسی، نویسنده را مقلد جاحظ دانسته اند. البلدان را گروهی از محققان ستوده اند و حتی آن را جزو اصول و متون عمده جغرافیا محسوب داشته اند. از متقدمان، مقدسی و یاقوت، فراوان از آن نقل و به آن استناد کرده اند. گزارش محتوا مطالب کتاب با شرحی پیرامون آفرینش زمین و آسمان و اختلاف شب و روز آغاز شده است. این مطالب مؤید تصوری است که تا پیش از اسلام نیز در میان ایرانیان ، یهودان و دیگران پیرامون هفت بخش بودن زمین وجود داشته است. نویسنده به هنگام بحث پیرامون نخستین سیر و سفرهای عهد اسلامی، از حوادثی یاد کرده است که بیشتر جنبه داستان سرایی دارد. از این جمله، داستانی است که به عباده بن صامت از قبیله خزرج منسوب است که از مردم مدینه و انصار پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم بود. یکی از مسائلی که نویسنده در کتاب خود بدان اشاره کرده، مساله استفاده از نقشه جغرافیایی در میان عرب هاست. آنان به ویژه پس از فتوحات، به کسب اطلاعات درباره اقوام و کشورها روی آوردند. این اطلاعات در بسیاری از موارد با افسانه آمیخته است زیرا در آن زمان ، عرب ها هنوز با نقشه های جغرافیایی آشنایی نداشتند. نویسنده درباره آشنایی عرب ها با نقشه جغرافیایی، به داستانی متفاوت با داستان طبری، اشاره کرده و نوشته است هنگامی که حجاج بن یوسف نماینده خود را نزد دیلمیان فرستاد و آنان را به پذیرش اسلام و یا پرداخت جزیه دعوت نمود، دیلمیان از پذیرفتن پیشنهاد او سرباز زدند. از این روی دستور داد تا نقشه (صورة) دیلم و دشت ها، کوه ها، دره ها و جنگل های آن سرزمین را فراهم آورند. ابن فقیه از وقایع عهد خلافت معتضد (۲۷۹- ۲۸۹ ق) یاد کرده و او را «خلیفتنا» نامیده است. وی در ضمن، دوبار از مکتفی ذکری به میان آورده، ولی به عنوان خلیفه از او یاد نکرده است. معلوم می شود که به هنگام نگارش کتاب، یا مکتفی هنوز به خلافت نرسیده بوده و یا اینکه نویسنده از آن آگاهی نداشته است. نویسنده از وجود مسجد جامع سمرقند نیز یاد کرده است. وی به نقل از اصمعی می نویسد که بر دروازه سمرقند، با خط حمیری نوشته شده است که از این شهر تا صنعا ، هزار فرسنگ و از بغداد تا افریقیه هزار فرسنگ و از سیستان تا دریا دویست فرسنگ است. او برخلاف برخی، با صراحت از ورود برمک به مدینه در عهد خلافت عثمان و اسلام آوردن او یاد کرده و نوشته است که وی پس از مسلمان شدن، نام عبدالله برخود نهاد. مطالبی که وی به نقل از سلیمان سیرافی آورده نیز شایان توجه بسیاری است، زیرا از این بازرگان مشهور ایرانی که به سفرهای دریایی پرداخته بود، جز بعضی داستان های افسانه آمیز، تقریبا هیچ اطلاعی در دست نیست. مساله جالب دیگر، اینکه وی از وجود مسجدی در کنار کلیسا ، در شهر حمص یاد کرد است و این نکته گفته «بارتولد» را مبنی بر اینکه در سده دهم میلادی مسلمانان و مسیحیان در زیر یک سقف به عبادت می پرداختند، به یاد می آورد. نویسنده همانند ابن خردادبه، یعقوبی و ابن رسته، کوشیده است تا مطالب نسبتا منظمی از اوضاع قومی و نظام اداری سرزمین های مختلف اسلامی ارائه کند. گرچه نوشته های او را از دیدگاه جغرافیایی نمی توان در حد آثار گروهی از جغرافی نگاران همزمان وی به شمار آورد، با این وصف، از دیدگاه فرهنگی و تاریخی، در بعضی موارد برتر از آن هاست. وی تصویری روشن از ذوق ادبی و تمایلات جوامع روشنفکری عربی زبان اواخر سده ۳ ق/ ۹ م ارائه کرده است. در دانش معاصر، نویسنده نه تنها از نظر بیان مطلب درباره آسیای میانه و قفقاز شهرت دارد، بلکه نوشته های او درباره مسائل بازرگانی و خط سیر بازرگانان یهودی و اسلاو نیز قابل توجه است. با این حال، مقدسی از فقدان نظم در کتاب او یاد کرده و نوشته است که وی جز شهرهای بزرگ را نام نبرده، روستاها و بخش ها را مرتب نکرده و چیزهایی در کتاب آورده است که شایسته نیست. گاه از دنیا پرهیز می دهد و گاه بدان می خواند، گاه می گریاند و گاه بازی می دهد و می خنداند. در کتاب او حشو و زواید نیز کم نیست. «کراچکوفسکی» نیز در این مورد حق را به مقدسی می دهد. در تایید نظر مقدسی کافی است به سرفصل ها و موضوع های بخش نخستین کتاب، پیرامون آفرینش زمین و دریاهایی که زمین را احاطه کرده اند، شگفتی های آن، تفاوت میان چین و هند ، مکه ، بیت الله الحرام ، طائف ، مدینه و مسجد آن، تفاوت میان تهامه و حجاز ، یمامه ، بحرین ، یمن ، جدی گرفتن هزلیات و هزل شمردن مطالب جدی، ستایش خانه بدوشان و آوارگان، مصر و نیل ، سرزمین هایی چون نوبه، حبشه ، مغرب ، بیت المقدس ، دمشق ، جزیره ، بیزانس و غیره توجه شود. به عنوان نمونه هنگام وصف یک چشمه نزدیک همدان به سه موضوع اشاره شده است: شرحی در ستایش آب سرد، همنوایی میان عبدالقاهر و حسین بن ابی سرح در ستایش همدان و عراق و نکوهش آن ها و سرانجام موضوع میهن دوستی. صرف نظر از نقایص یاد شده، نویسنده به مسائلی اشاره کرده که گرچه افسانه آمیز به نظر می رسد، ولی از دیدگاه تاریخی قابل توجه است. به عنوان نمونه، قدیم ترین شرح پیرامون سمرقند در عهد اسلامی از وی می باشد. به نوشته او گرد سمرقند، همانند بلخ و بخارا ، دیواری به طول دوازده فرسنگ با دوازده دروازه وجود داشته که از چوب ساخته شده بودند و هر یک دو لنگه داشتند؛ در پشت هر دروازه، دو در دیگر وجود داشت که میان آن ها، جایگاه دروازه بانان بود. آخرین حادثه تاریخی که در کتاب دیده می شود، مربوط به قتل عمرو لیث صفاری است که به نوشته طبری، حکم آن در آخرین لحظات حیات معتضد صادر شده و پس از مرگ خلیفه صورت گرفته است. وضعیت کتاب خلاصه اثر با عنوان مختصر کتاب البلدان، به کوشش دخویه در ۱۸۸۵ م انتشار یافته است. قسمتی از کتاب که مربوط به بخش ایران می باشد، توسط انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، با ترجمه فارسی ح- مسعود، در دیماه ۱۳۴۷ ش منتشر شده است. در انتهای اثر فهارس آیات قرآن ، قوافی، اماکن و شهرها و محتویات در انتهای اثر آمده است. پاورقی کتاب نیز مشتمل بر توضیح برخی عبارات و اعلام و درج منابع است. [ویکی نور] البلدان (ابن الفقیه). البلدان ابن فقیه اثر ابوبکر احمد بن محمد بن اسحاق همدانی، معروف به ابن فقیه به زبان عربی و در حدود سال 290ق نوشته شده است. نویسنده در این کتاب به معرفی و تشریح شهرهای بزرگ دنیا پرداخته است. البلدان را گروهی از محققان ستوده اند و حتی آن را جزو اصول و متون عمده جغرافیا محسوب داشته اند. از متقدمان، مقدسی و یاقوت، فراوان از آن نقل و به آن استناد کرده اند. کتاب با دو مقدمه از محقق کتاب یوسف الهادی و مؤلف در بیان مختصری از زندگینامه نویسنده و اشاره به محتوای اثر، آغاز و مطالب در چهل و دو قسمت، ارائه شده است. «البلدان» را نمی توان نوشته ای صرفاً جغرافیایی به شمار آورد. این کتاب، در واقع مجموعه ای ادبی همراه با شعر و طنز است که با استفاده از تألیفات دیگران نوشته شده و گزیده ای است که مؤلف برای استفاده افراد غیرمتخصص علاقه مند گردآورده است. مطالب کتاب، تا اندازه ای با نوشته های «جاحظ» مرتبط و نزدیک بوده و بعضی از مؤلفان چون مقدسی، نویسنده را مقلّد جاحظ دانسته اند. [ویکی فقه] البلدان (ابهام زدایی). البلدان ممکن است عنوان برای کتاب های ذیل باشد: • البلدان ( الیعقوبی )، تالیف احمد بن ابی یعقوب، معروف به یعقوبی (متوفای ۲۸۴ ق)، کتابی با موضوع جغرافیای تاریخی به زبان عربی• البلدان (ابن الفقیه)، اثر ابوبکر احمد بن محمد بن اسحاق همدانی، معروف به ابن فقیه به زبان عربی ...
جملاتی از کاربرد کلمه البلدان
جوالة البلدان بل قیالة الحزان بل ختالة الاراء
آن طور که از شواهد تاریخی بر میآید فتح سرزمین قزوین (شامل مناطق دشتبی، قاقازان و سپس دژ قزوین) به سادگی صورت نگرفتهاست. اسناد زیادی در این زمینه در دست نیست و اکثر مطالب در ۲ قرن بعد نگاشته شدهاند؛ قدیمیترین سند در این باره کتاب فتوح البلدان نوشته بلاذری و سپس التدوین رافعی است. آن طور که پیداست عمربن خطاب پس از فتح نهاوند به سردارانش فرمان میدهد فردی به نام «عروت» با ۸ هزار جنگجو برای فتح قزوین برود، اعراب نیز پس از فتح ابهر به سمت دژ قزوین حرکت میکنند، ساکنان دشت قزوین وقتی از قصد مسلمانان آگاه میشوند از دیلمیان یاری میطلبند، سپس جنگ سختی میان اهالی قزوین و دیلمیان از یکطرف و اعراب مسلمان درمیگیرد. این جنگ چنان بر اعراب سخت میآید که در التدوین از زبان اعراب میخوانیم:
به این دژ در مجمع البلدان یاقوت حموی و کامل التواریخ ابن اثیر اشارت رفتهاست.
ابن فقیه در کتاب البلدان که در سال ۲۹۰ هجری نگاشتهاست در مورد کرمانشاه مینویسد:
در کتاب مرآت البلدان در ص ۲۱۷۳ از آبادی چپقلو شهرستان قیدار بعنوان ملکی «ایلات شاهسون افشار بدرلو» یاد میکند و هنوز هم در تقسیمات کنونی کشور در شهرستان قیدار، دهستانی بنام دهستان «قشلاقات افشار» وجود دارد که در حوزه نزدیک به قزل اوزن قرار دارد که مکان جغرافیایی گرمسیر میباشد و محل کوچ قشلاقی طوایف افشار بود.
در تعدادى از روايات مسلمين همچنانكه بدان اشاره شد نيز همين معنا آمده است كه غاراصحاب كهف در اردن واقع شده . و ياقوت آنها را در معجم البلدان خود آورده است . و رقيمهم اسم دهى است نزديك به شهر عمان كه قصر يزيد بن عبدالملك در آنجا بوده است .البته قصر ديگرى هم در قريه اى ديگر نزديك به آن دارد كه نامش موقر است و شاعركه گفته :
در حدود العالم (۳۷۲ هـ. ق) بافت مرکز اقطاع ذکر شدهاست. در صورت الارض و تقویم البلدان این شهر به نام «بافد» آمده و سپس به «بافت» تبدیل شدهاست. در دورههایی نام این منطقه اقطاع افشار بوده است. دلیل این نامگذاری تعداد زیاد افراد ایل افشار در این منطقه است.
ولادیمیر مینورسکی در مقالهٔ زنجان دائرة المعارف اسلام، یادآور میشود که منابع و نوشتههای تاریخی، اشارات چندانی به تاریخ و تحولات شهر زنجان نداشتهاند. و تنها منبع محققان در این زمینه اشارات مختصر و ناقصی در چند سفرنامه و کتاب تاریخی میباشد. کتاب البلدان (ابن واضح یعقوبی) متوفی ۲۷۳ق از قدیمیترین نوشتههای تاریخی میباشد که از زنجان نام برده است و از زنجان به عنوان شهری در مسیر جاده دینور به تبریز یاد کرده است.
سمعانی در کتاب «الانساب» همانند یاقوت حموی در کتاب معجم البلدان، نطنز را «بلیده» یعنی شهر کوچکی از توابع اصفهان خواندهاست.
یاقوت حموی این شهر را در معجم البلدان چنین میآورد: خجنده در اقلیم چهارم واقع و طولش ۹۲ درجه و نیم و عرضش ۳۷ درجه و ده دقیقه است. این شهر بر ساحل سیحون به ماوراءالنهر و به مشرق سمرقند در فاصله ده روز راه قرار دارد و از شهرهای نظیف و پاک و پرمیوهٔ ماوراءالنهر است و چون آن شهر به نظافت در آنجا نیست. از میانهٔ خجنده نهری میگذرد و متصل به آن نیز کوهی باشد.
یاقوت حموی در معجم البلدان ذیل کلمه مازندران و طبرستان مینویسد: «طبرستان معروف به مازندران است و نمیدانم از کی به مازندران نامیده شدهاست و آن نامی است که ما آن را در کتابهای قدیم نیافتیم، و همانا از زبان اهل آن بلاد شنیده شدهاست و بیشک مازندران و طبرستان یکی است.»