البالو
معنی کلمه البالو در لغت نامه دهخدا

البالو

معنی کلمه البالو در لغت نامه دهخدا

( آلبالو ) آلبالو. ( اِ ) آلبالی. آلوبالو. قسمی گیلاس که میوه آن سرخ و ترش است. قراصیا . جراسیا. قاراسیا. آلوی ابوعلی. نمتک.

معنی کلمه البالو در فرهنگ معین

( آلبالو ) (اِمر. ) = آلوبالو: درختی از جنس بادامی ها، از تیرة گل سرخیان ، میوة آن شبیه گیلاس و مزة آن ترش است .

معنی کلمه البالو در فرهنگ عمید

( آلبالو ) میوۀ سرخ رنگ، گرد وکوچک با طعم ترش و مطبوع شبیه گیلاس که مصرف خوراکی دارد.

معنی کلمه البالو در فرهنگ فارسی

( آلبالو ) ( اسم ) ۱ - درختی از جنس بادامیها از تیر. گل سرخیان و آن نوعی از گیلاس است که میو. آن سرخ و ترش است قراصیا آلی بالی آلوبالو نمتک . ۲ - میو. درخت آلبالو
آلوبالو: میوهای سرخ رنگ وترش ومطبوع شبیه گیلاس

معنی کلمه البالو در دانشنامه عمومی

آلبالو. آلبالو نام درخت و میوه ای است بومی جنوب غرب آسیا و اروپا با ( نام علمی: Prunus cerasus ) . میوه آن ترش مزه و سرخ رنگ و بسیار لذیذاست. بلندی درخت آن ۳ تا ۱۰ متر[ نیازمند منبع] است. صد گرم آلبالو ۱۶ گرم مواد قندی، ۰/۸۵ گرم پروتئین و ۸/۶ کالری دارد. به علاوه صد گرم آن حدود ۵۰ میلی گرم کلسیم، ۲۰ میلی گرم فسفر، ۱ میلی گرم آهن، ۴۰۰ واحد بین المللی ویتامین آ، ۰/۱۴ میلی گرم تیامین، ۰/۱۲ میلی گرم ریبوفلاوین، ۵ میلی گرم ویتامین C و نیز مقداری سدیم، منیزیم، پتاسیم، مس، روی و املاح دیگر دارد [ نیازمند منبع] . برای آلبالو خواص زیادی ذکر کرده اند که از جمله می توان به ارزش آن در درمان التهاب کلیه، سلامتی قلب، ناراحتیهای کبد، معده و روده و نیز بیماری های تبدار اشاره کرد. دم کرده آلبالو خاصیت ادرارآور داشته و از قدیم به ارزش آن توجه داشته اند. از آلبالو برای تهیه آلبالو پلو، اشکنه آلبالو، شربت آلبالو و ترشی آلبالو و یکی از پر طرفدارترین لیکورهای جهان ویشنوکا و موارد دیگر استفاده می شود
از آلبالوهای ترش خشک شده در آشپزی از جمله سوپ، گوشت خوک ، کیک، تارت و پای استفاده می شود.
از آلبالو یا شیرهٔ آلبالو در لیکورها یا نوشیدنی ها استفاده می شود. در ایران، ترکیه، یونان و قبرس با درآوردن هستهٔ آلبالو و جوشاندن آن با شکر مربا درست می کنند. با مخلوط کردن آب مربای آلبالو و آب خنک شربت درست می کنند.
معنی کلمه البالو در فرهنگ معین
معنی کلمه البالو در فرهنگ عمید
معنی کلمه البالو در فرهنگ فارسی

معنی کلمه البالو در دانشنامه آزاد فارسی

آلبالو. درختچه هایی از جنس Cerasus، متعلق به تیرۀ گل سرخ. ارتفاع این درختچه ها گاه تا دَه متر می رسد. برگ بیضی پهن، گل های مجتمع در گل آذین چتر سفیدرنگ و میوۀ کروی قرمز تیره و آبدار با هستۀ صاف از خصوصیات آن هاست. آلبالو، میوه ای خوش طعم است که اثرِ تصفیه کنندۀ خون، مُسَکّن اعصاب، ضد سمّ، مُدِّر و ملیّن دارد و در رفع چاقی، تصلب شرایین، نقرس و بسیاری موارد دیگر مفید است. در کتب مختلف فارسی و عربی از این گیاهان با نام های قراصیا/ قراسیا، جراشیا، آلو بوعلی، آلوبالی و آلوبالو نام برده اند.

جملاتی از کاربرد کلمه البالو

بوژ‌آباد ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است.این روستا دارای مناطق دیدنی همچون قنات بوژاباد ،مزار سرتیغ،دره خارستان و دره گلستان چشمه های مختلف وقبرستان های تاریخی که این روستای پهناور از طرفی به روستاههای دشت و سوقند و از طرفی به روستای حمیداباد واز سمت شمالی به روستای بوژان و همچنین روستای حصار همجوار است و میتوان گفت یکی از پهناور ترین روستاهای نیشابور بلکه ایران است شغل اکثر مردم کشاورزی و دامداری می باشد.لازم به ذکر است به دلیل مشکلات کم ابی در سالهای اخیر در این روستا رواج باغداری کاهش پیدا کرده و مردم به سوی کاشت زعفران روی اوردند ولی محصولات باغی گیلاس البالو الو زرد الو هلو و .... و محصولات زراعی ان گندم جو پنبه و زعفران را میتوان نام برد