افلوطین
معنی کلمه افلوطین در دانشنامه اسلامی
وی نزد فیلسوفان اسلامی مشهور به «الشیخ الیونانی » است ، اما نام او در الفهرست ابن ندیم ، و سپس در یک نوشته محمد بن زکریای رازی به شکل فلوطینس آمده است . قفطی نیز از فلوطین نام می برد و می نویسد که افزون بر شرح برخی از آثار ارسطو، تصانیف خود وی نیز از رومی (یونانی ) به سریانی (نه عربی ) ترجمه شده بوده است . اهمیت ویژه افلوطین برای اندیشه فلسفی اسلامی چنان است که اگر تأثیر غیرمستقیم جهان بینی این فیلسوف و پیروان وی نمی بود، تفکر فلسفی اسلامی در شکل گذشته و کنونی آن ، به ویژه پس از فلسفه ابن رشدی ، پدید نیامده بود.
زندگی
از زندگی و سرگذشت افلوطین آگاهیهای کم و بیش دقیقی در دست است که مهم ترین منبع آن «زندگی نامه »ای از اوست که شاگرد برجسته و دوست وفادارش فرفوریوس (۲۳۲ یا ۲۳۳- ۳۰۱ یا ۳۰۵م )، ۳۰ سال پس از مرگ او، یعنی در حدود سال ۳۰۱م با عنوان «درباره زندگی افلوطین و ترتیب کتابهای او» در ۲۶ فصل نوشته بوده است و در مراجع کنونی اروپایی با عنوان اختصاری لاتینی آن «زندگی افلوطین » نامیده ، و به آن ارجاع داده می شود.
← تولد
فرفوریوس گزارش می دهد که طی ۶ سالی که وی نزد افلوطین می گذرانده ، همواره او را برمی انگیخته ، و تشویق می کرده است که به نوشتن ادامه دهد. بنابراین گزارش ، افلوطین برای نخستین بار در ۴۹ سالگی ، یعنی در حدود سال ۲۵۳ یا ۲۵۴م آغاز به تألیف کرده بوده ، و بر روی هم ۵۴ رساله نوشته است .فرفوریوس در ۶۸ سالگی به گردآوری و ویراستاری نوشته های استادش پرداخت . وی آن ۵۴ رساله را به ۶ گروه تقسیم کرد که هر گروه ۹ رساله را شامل می شد و هر رساله دارای چندین فصل بود. فرفوریوس آن مجموعه را اِنِّئادِس یعنی «نهگانه ها» نامیده که از آن پس به این عنوان شهرت یافته است . او در کار خود زمان بندی نوشته ها، یعنی پیشی و پسی زمانی تألیف آنها را در نظر نمی گیرد؛ اما از لحاظ موضوعی ترتیب رساله ها کاملاً واضح است . موضوعها از چیزهای محسوس زمینی آغاز می شود و به امور فرامحسوس آسمانی می رسد؛ به دیگر سخن ، از مشخص به مجرد کشیده می شود، بدین سان : خیرهای انسانی (انئاد I)، مباحث گوناگون درباره موضوعهای مربوط به جهان طبیعی (انئادهای II-III)، درباره روح (انئاد IV) موضوع شناخت و واقعیات عقلی یا معقولات (انئادV)، سرانجام درباره واحد (یکتا) که سرچشمه ، اصل و انگیزه همه چیزهاست (انئاد VI) . فرفوریوس در تنظیم و تدوین رساله های افلوطین دقت بسیار به کار برد و افزون بر آنچه او پیش از آن در رم نوشته بود، نوشته های بعدی را نیز آورد. خود افلوطین ، در اصل ، به هیچ یک از این رساله ها عنوان ویژه ای نداده بوده ، بلکه فرفوریوس در هنگام تدوین عنوانهایی به آنها داده است .افلوطین شیوه ویژه ای در تدریس و نیز تألیف داشته ، و نوشته های او در واقع بازتاب کم و بیش منظمی از مسائل و موضوعهایی است که در مکتب وی در حضور شاگردان و شنوندگان به شکل پرسشهایی مطرح می شده ، و سپس او در طی تحلیل و توضیح آنها، نظریات و عقاید ویژه خود را درباره آن ها بیان می کرده ، و سبب شگفتی و شوق شاگردانش می شده است . او سپس در هنگام نوشتن آنها را منظم و مرتب می کرده ، و با فصاحت و زیبایی بسیار روی کاغذ می آورده است . اما فصاحت گفتار و نوشتار افلوطین نه عمدی و ساختگی و آگاهانه ، بلکه نتیجه ژرف اندیشی و تبحر در مسائل بحث انگیز بوده است . در این میان ، وی در تلفظ یا املای درست واژه ها گاه دچار خطا می شده ، و فرفوریوس هنگام تنظیم و ویراستاری نوشته های او ناگزیر بوده است که برخی از بی دقتیهای او را اصلاح کند. از این رو، برخی گفته اند که افلوطین یونانی را بد می نوشته است . البته وی شیوه نگارشی ویژه و کم و بیش منحصر به خود داشته ، اما هرگز تعمدی در مبهم نویسی نداشته است ، بلکه گاه زبانش از فصاحت و روانی می درخشد و غالباً می کوشد که ناگفتنیها را با اشاره بگوید، چون یقین داشته است که نکات مرموزی هست که به گفتار در نمی آید و نباید بر زبان آید، بلکه اشاره ، استعاره یا مجاز برای فهم آنها مناسب تر است . از سوی دیگر، باید به یادداشت که قصد افلوطین از نوشته هایش نه انتشار آن ها برای عموم خوانندگان ، بلکه برای شمار معینی از شاگردان و دوستانش بوده است و چنانکه فرفوریوس می گوید، نسخه هایی از آن نوشته ها با دشواری به دست می آمده است . برخی نقل قولها از نوشته افلوطین درباره «مسائل روح » را که دوست و پزشکش اوستوخیوس گرد آورده بوده ، و از میان رفته است ، اکنون می توان در کتاب مشهور اوسِبیوس (د ح ۳۴۰م )، با عنوان «پیش درآمدی بر انجیل » یافت ، فصلهای ۲۲ که با آنچه در متن کنونی انئادها دیده می شود، اختلاف دارد و بر اعتماد به درستی روش و اصالت کار فرفوریوس می افزاید.در اینجا عناوین رساله هایی که در انئادها گرد آمده است ، ذکر می شود (شماره های داخل پرانتز) تقدم و تأخر زمانی نوشته شدن رساله ها را نشان می دهد) :
← انئاد I
...
جملاتی از کاربرد کلمه افلوطین
۳-نوافلاطونیان: مشهورترین حوزهٔ این مکتب، حوزهٔ افلوطینی است که پایهگذار آن افلوطین در قرن سوم پس از میلاد میباشد. مکتب وی که بیشتر جنبهٔ عرفانی داشت، در حقیقت ترکیبی بود از نظریات افلاطون و ارسطو. او برای ادراک، سه مرحله قائل بود که این سه مرحله عبارتاند از: «ادراک حسی، فهم و عقل». پس از این سه مرحله، نوبت به مرحلهٔ عالی یعنی شهود و متّحد شدن با «احد» میرسید.