اعرض
معنی کلمه اعرض در فرهنگ فارسی
معنی کلمه اعرض در دانشنامه اسلامی
معنی أَعْرَضَ: صرف نظر کرد-روگرداند(کلمه عرض در مقابل طول است ، و در اصل در مورد اجسام به کار میرفته ، سپس در غیر اجسام نیز استعمال شده و معنای اعرض این است که عرض خود را نشان داد (روی خود برگردانید) )
معنی عَارِضٌ: ابری که ناگهان بر کرانه افق پیدا گشته ، و به تدریج همه آسمان را میپوشاند
ریشه کلمه:
عرض (۷۸ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه اعرض
سیم اعراض است که «و اذا انعمنا علیالانسان اعرض و نای بجا نبه» و اعراض روی از خدای گردانیدن است و بهوا مشغول شدن و کفران نعمت کردن.
فَتَوَلَّی عَنْهُمْ ای اعرض عنهم شعیب بعد أن نزل بهم العذاب، و قیل: حین رأی اوائل العذاب. وَ قالَ یا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی فی نزول العذاب، وَ نَصَحْتُ لَکُمْ. ثم عزی نفسه عنهم، و قال: فَکَیْفَ آسی ای احزن بعد النصیحة عَلی قَوْمٍ کافِرِینَ اذ عذّبوا. این سخن بر سبیل انکار بیرون داد، یقول: کیف یشتدّ حزنی علیهم؟! ای لا احزن. میگوید. چون غم خورم بر ایشان؟! یعنی که نخورم، که در ایشان جای غم خوردن نیست، و بر ایشان جز عذاب و غضب اللَّه نیست.
و قیل: اعرض اکثر العرب، فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ ای لا ینتفعون بسماعه و لا یعلمون به.
پس ره پند و نصیحت بسته شد امر اعرض عنهم پیوسته شد
تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّی ای تدعو النّار الکافر و المنافق فتقول الیّ الیّ ایّها الکافر ایّها المنافق. قال ابن عباس تدعوهم باسمائهم بلسان فصیح ثمّ تلتقطهم کما یلتقط الطّیر الحبّ تدعو من اعرض عن الدّین و تولّی عن الایمان و الطّاعة.
فَتَوَلَّی عَنْهُمْ ای اعرض عنهم صالح حین کذبوه و عقروا الناقة، وَ قالَ یا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسالَةَ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ و قیل اعرض بعد نزول العذاب بهم، و قال هذا القول کما
ثُمَّ أَدْبَرَ یَسْعی ای تولّی و اعرض عن الایمان «یَسْعی» ای یعمل بالفساد فی الارض.