جملاتی از کاربرد کلمه اشک باران
بیا به چشم تماشا کن اشکباران را که طعنه ها زند از قطره اشک باران را
تابد فروغ مهر و مه از قطرههای اشک باران صبحگاه ندارد صفای اشک
بهارا روان کردهای اشک باران در آنی که پیراهن گل درانی
دل دجله دیده دریا برق آه و اشک باران بگذار تا بگرئیم چون ابر در بهاران