اسکاراموش

معنی کلمه اسکاراموش در لغت نامه دهخدا

اسکاراموش. [ اِ ] ( اِخ ) ت. فیُرِلّی. هنرپیشه کمدی قدیم ایتالیائی ، مولد ناپل ، متوفی بسال 1694 م.

جملاتی از کاربرد کلمه اسکاراموش

یک حکاکی چوبی معاصر، تابارن را در لباس یک دلقک با سبیلی شیک‌وپیک، ریشی نوک‌تیز و یک شمشیر چوبی در دست نشان می‌دهد، که بی‌شباهت به خلفِ خود مستر پانچ نیست که ریش و سبیل ندارد، اما همچون تابارن یک کلاه نمدی نرم خاکستری بر سر دارد که در دستان ماهر او، شکل‌های متفاوتی به خود می‌گیرد. تابارین از ریشهٔ واژه فرانسوی تابار، یک جبه کوتاه از همان نوعی به تن دارد که چهرهٔ مشهور کمدیا دلآرته اسکاراموش می‌پوشید.