معنی کلمه ادبیات غنایی در دانشنامه عمومی
یکی از زمینه های مهم شعر غنایی، بُعد اجتماعیِ آن است؛ برای مثال، مناجات سنایی، حبسیهٔ مسعود سعد سلمان و غزل حافظ و طنز عبید زاکانی و مرثیهٔ ملک الشعراء بهار، دارای پیام مهم اجتماعی هستند.
در ادبیات فارسی چندین منظومهٔ غناییِ درخشان وجود دارد؛ مانند ویس و رامین، خسرو و شیرین و لیلی و مجنون. موضوع اصلی این منظومه های داستانی، بیان حالات و احساسات مربوط به «وصال» و «فراق» است. ادبیات عرفانی ایران نیز در حوزهٔ ادبیات غنایی جای دارد. در این عرصه نیز آثار بزرگی چون کشف الاسرار و عدةالابرار، اسرارالتوحید، مرصادالعباد، مثنوی معنوی و به نظم و نثر آفریده شده اند.
یکی از انواع چهارگانهٔ ادبی، شعر غنایی است که در واقع آینهٔ عواطف و احساسات و آلام یا لذات شاعر است. به عبارتی، لذت ها، شادی ها، دنیای آرمانی، یأس ها و ناامیدی ها، تمام اندیشه هایی است که فحوای شعر غنایی را تشکیل می دهد. این نوع ادبی، از ژانرهای ادبیِ پرطرفدار در ادبیات فارسی است؛ به گونه ای که شاید بتوان گفت هیچ شاخه ای از اشعار روایی و آثار ادبی، جذاب تر و پرکشش تر از قصه های عشقی نیست و همهٔ انواع ادبی، از مدح و تغزل گرفته تا پند و اندرز، وصف، مرثیه، ساقی نامه و غیره، در این نوع ادبی گرد آمده است. رواج قصه های عاشقانه در ادب فارسی تا آنجا بود که منظومه های بزمی و عاشقانهٔ فراوانی به واسطهٔ شعرای زبان فارسی سروده شد.
شعر غنایی در سه دسته قالب کوتاه ( رباعی و دوبیتی ) ، متوسط ( غزل و قطعه ) و بلند ( مثنوی و قصیده ) جلوه می کند. قالب بلند مثنوی، بیشتر برای سرودن داستان های بلند عاشقانه به کار می رود که به آنها منظومه می گویند. این داستان ها را برای سال ها به اشتباه ادب غنایی دسته بندی کرده اند در صورتی که بهتر است طبق تعریف شعر غنایی، آنها را روایت بلند با وجه غنایی بدانیم، زیرا مستقیماً درباره احساسات درونی خود شاعر چیزی به ما نمی گویند.
در عصر سلجوقیان با ترجمهٔ منظومهٔ مشهور ویس و رامین ( ۴۴۶ ه. ق ) از متن پهلوی آن به فارسی دری نظم داستان هایی با وجه غنایی مورد توجه قرار گرفت. این منظومهٔ کهن ایرانی، سرمشق شاعر بلندآوازهٔ عرصهٔ داستان سرایی، یعنی نظامی گنجوی قرار گرفت. قرن ششم از نظر به نظم درآمدن داستان های یا وجه غنایی، با وجود نظامی گنجوی بیش از پیش درخشید. او توانست با کمک گرفتن از تجربهٔ ادبی دو شاعر بزرگ و منظومه پرداز پیش از خود، یعنی فردوسی و فخرالدین اسعد گرگانی، منظومه های مخزن الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر و اسکندرنامه را که بر روی هم «پنج گنج» خمسهٔ نظامی را تشکیل می دادند، بیافریند. آثار وی از چنان محبوبیتی برخوردار شد که، شاعران توانمندی چون امیرخسرو دهلوی، خواجوی کرمانی و عبدالرحمان جامی به تتبع آثار وی پرداختند. «در سده های هفتم و هشتم هجری، با رویکرد گسترده شاعران به غزل سرایی، شعر غنایی ایران بیش از پیش در قالب غزل چهره می نمود و مرکزیت قالب غزل در شعر غنایی فارسی تا پیش از گسترش شعر نو نیز ادامه داشت… شعرهای غنایی قرن نهم نیز ادامهٔ همان شعرهای دو قرن پیش تر بود؛ اما با ظهور صفویان و هجرت بسیاری از شاعران به هند، باریک بینی و نازک اندیشی و گاه استفاده افراطی از نماد در سبک هندی، شعر غنایی فارسی، اندیشه های حکمی و عرفانی بیشتری یافت». ( انوشه، ۱۳۸۱، ص ۸۹۴ )