احکام ازدواج

معنی کلمه احکام ازدواج در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ازدواج همان پیمان زناشویی بین زن و مرد هست که در اسلام احکامی دارد.
ازدواج، مصدر باب افتعال، و حروف اصلی آن، «ز ـ و ـ ج» است.
از نظر لغت «زوج» به معنای جفت، (در مقابل فرد) عبارت از دو چیز همراه و قرین است؛ چه مماثل باشند، مانند دو چشم و دو گوش، و چه متضاد، مانند شب و روز.
در مواردی، واژه زوج در معنای فرد، به شرط داشتن قرین، به کار رفته است.
بر این اساس، به هریک از زن و شوهر، زوج و به هر دوی آن ها زوجین اطلاق می کنند؛ چنان که در قرآن آمده است: «و اَنّه خَلَقَ الزَّوجینِ الذَّکرَ والأُنثی».
به کار بردن دو واژه زوج و زوجه (مذکر و مؤنّث)، برای زن صحیح است؛ ولی قرآن، در مورد زن، همه جا «زوج و ازواج»، به جای «زوجه و زوجات» به کار برده است.
راغب می گوید: از آیه ۴۹ سوره ذاریات ، به دست می آید که همه چیز در جهان دارای زوج و قرین (ضد یا مثل یا جزء ترکیبی) هستند.
در کتاب های لغت، کم تر به واژه ازدواج توجّه شده است؛
ولی با توجّه به معنای زوج، کلمه ازدواج، مفهوم اقتران و اتّحاد دو چیز را در برخواهد داشت.
معنای اصطلاحی ازدواج
ازدواج، در عرف و شرع، پیمان زناشویی است و بر اساس آن، برای مرد و زن نسبت به یک دیگر، تعهّداتی اخلاقی و حقوقی پدید می آید که سرپیچی (از بسیاری) از آن ها، عقوبت و کیفر را در پی خواهد داشت.
ازدواج در هر آیینی، با قوانین و مقرّرات ویژه ای صورت می گیرد و اسلام به آداب و رسوم دیگر اقوام احترام گذاشته است: لکلِّ قوم نکاحٌ.
نکاح واژه دیگر ازدواج
از پیمان زناشویی در قرآن به «نکاح» نیز تعبیر شده، و به دو معنا به کار رفته است:
۱. آمیزش جنسی.
۲. عقد ازدواج.
لغویان و مفسران در تعیین معنای حقیقی و مجازی آن، بر یک نظر نیستند.
گروهی معنای حقیقی نکاح را آمیزش و کاربرد آن در عقد را مجاز می دانند.
متقابلا برخی معنای حقیقی آن را عقد ازدواج قرار داده اند.
گروهی معتقد به اشتراک لفظی شده اند.
و هر گروهی برای خود استدلال هایی دارند؛ ولی فیومی می گوید: عقد و آمیزش، هر دو معنای مجازی هستند و معنای حقیقی نکاح در لغت، چسبیدن و به هم پیوستن یا مخلوط شدن است.
واژگان مربوط به ازدواج
...
[ویکی فقه] احکام ازدواج (قرآن). برای ازدواج احکامی در قرآن معین شده است.
ازدواج ، دارای مقرراتی معین و لازم الاجرا است.والمحصنـت من النسآء الا ماملکت ایمـنکم کتـب الله علیکم واحل لکم ما وراء ذلکم ان تبتغوا بامولکم محصنین غیر مسـفحین فما استمتعتم به منهن فـاتوهن اجورهن فریضة ولاجناح علیکم فیما ترضیتم به من بعد الفریضة.... («کتاب الله» مفعول فعل مقدری مانند «الزموا» و با توجه به آیات قبل، مقصود از آن، احکام و مقررات مربوط به ازدواج است)

جملاتی از کاربرد کلمه احکام ازدواج

محفل روحانی محلی، امور بهائیان در آن نقطه را هماهنگ می‌کند. در جامعهٔ بهائی، شورای محلی مسئول ادارهٔ امور جامعه است که شامل انتشار آئین بهائی، سامان‌دهی امور مربوط به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان، انجام امور انتشارات و تألیفات، نظارت بر اجرای احکام ازدواج و طلاق، کمک به نیازمندان، رفع اختلافات احتمالی بین اعضای جامعه، برگزاری مراسم روزهای تعطیل و رسیدگی به امور مالی می‌باشد.محفل روحانی محلّی، همچنین اختیارات لازم را به افراد، کمیته‌ها و گروه‌ها برای انجام خدمات محلّی اعطا می‌کند.
در دوره ساسانی چیزی که بیش از همه دستخوش تصرف و ناسخ و منسوخ و جرح و تعدیل موبدان بوده حقوق شخصی است. به ویژه احکام ازدواج و ارث به اندازه‌ای پیچیده و مبهم بود که موبدان هر چه می‌خواستند می‌کردند و در این زمینه اختیاراتی داشتند که در هیچ شریعتی به روحانیان نداده‌اند.»