معنی کلمه احتساء در لغت نامه دهخدا احتساء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) دانستن مافی الضمیر کسی. || آزمودن کسی را. || آشامیدن اندک اندک. ( منتهی الارب ). تجرع. آشامیدن. ( تاج المصادر ):احتساء مرق ؛ اندک اندک و بمهلت آشامیدن شوربا. || کندن و بیرون آوردن آب از میان ریگ. ( منتهی الارب ). آب از میان ریگ بیرون آوردن. ( تاج المصادر ).