اتبع. [ اَ ب َ ] ( ع ن تف ) تابعتر: و از عبداﷲ محمدبن الفضل البلخی می آید که گفت : اعرف الناس باﷲ اشدهم مجاهدةً فی اوامره و اتبعهم بسنة نبیه. ( هجویری ). - امثال : اتبع من تولب ؛ پیروتر از خرکرّه.
معنی کلمه اتبع در فرهنگ فارسی
تابع تر
معنی کلمه اتبع در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی أَتَّبِعُ: پیروی می کنم معنی أَتْبَعَ: تعقیب کرد معنی لَّا أَتَّبِعُ: پیروی نمی کنم - متابعت نمی کنم ریشه کلمه: تبع (۱۷۴ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه اتبع
توبه کردی شراب خور جامی اتبع السیئات بالحسنات
و بدین ظل زایل و ملک خامل چنان فریفته گشتند که به کلی محبت وطن اصلی از خاطر ایشان رفت «ولکنا اخلد الی الارض و اتبع هویه » و حکم «نسوا الله فانیهم » داغ پیشانی جان ایشان گشت، لاجرم نه از گویندگان شنوند و نه به جویندگان گروند.
والسلام علی من اتبع الهدی
«الاحمق من اتبع نفسه هواها و تمنی علی اللَّه وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ الآیة... مضوا من قبلکم.