معنی کلمه ابوموسی اشعری در دانشنامه اسلامی
ابو موسی نامش عبدالله پسر قیس بن سلیم بن حضار، از مردم قریه رمع یکی از قرای یمن و اشعریان آن جا بود
الحموی، شهاب الدین ابو عبدالله یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، ط الثانیة، ۱۹۹۵م، ج۳، ص۶۸.
گزارش های متفاوتی درباره ی چگونگی و زمان اسلام آوردن وی وجود دارد. بنا به گزارش برخی از مورخین، ابوموسی برای پیمان بستن با سعید بن عاص بن امیة (ابو احیحة) به مکه آمد و در آن جا مسلمان شد و در سال پنجم بعثت به دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) همراه جعفر بن ابیطالب به حبشه هجرت کرد.
ابن عبد البر، ابو عمر یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ط الاولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲، ج۳، ص۹۷۹.
ابوموسی تا دوران خلافت ابوبکر بر امارت و قضای یمن باقی بود
قمی، حسن بن محمد بن حسن، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی بن حسن عبد الملک قمی (در ۸۰۵)، تحقیق سید جلال الدین تهرانی، تهران، توس، ۱۳۶۱ش، ص۲۹۳.
...
[ویکی شیعه] عبدالله بن قیس (درگذشت۵۲ق) مشهور به ابوموسی اشعری که یکی از صحابی پیامبر(ص) بود. شهرت ابوموسی در منابع تاریخی عمدتاً به خاطر نقش وی در امر حکمیت پس از جنگ صفین است که به نمایندگی از طرف امام علی(ع) برای حکمیت انتخاب شد. امام، از انتخاب او راضی نبود، ولی با اصرار و اجبار برخی از لشکریانش به این کار مجبور شد. سرانجام ابوموسی از عمرو عاص (نماینده معاویه در حکمیت) فریب خورد.
اصل او از طایفه اشعر از قبایل یمنی است که خود بخشی از قبیله قحطان به شمار می رفت. مادرش ظبیه که عدنانی بود بعدها اسلام آورد و در مدینه از دنیا رفت.
[ویکی اهل البیت] نام ابوموسی اشعری، عبدالله، نام پدرش قیس بن سلیم و نام مادرش ظبیه بود. وی از قبیله «اشعر» و اهل یمن بود. کنیه اش ابوموسی بود و در تاریخ به همین کنیه شهرت دارد. ابوموسی اشعری در سالهای آغازین اسلام از یمن به مکه آمد و با سعید ابن عاص پیمان بست و حلیف او شد. (یعنی سعید بن عاص سوگند خورد که از او حمایت کند و از پایمال شدن حقوقش جلوگیری نماید.)
ابوموسی در مکه مسلمان شد، به یمن بازگشت و تا سال 7 هجری در یمن ماند. در آن سال همراه با عده ای از بستگانش از راه دریا راهی مدینه شد. جعفر بن ابیطالب و گروهی دیگر از مهاجران حبشه نیز در همان هنگام از حبشه عازم مدینه بودند. کشتی ابوموسی همزمان با کشتی جعفر به سواحل حجاز رسید و آنها در جنگ خیبر با هم خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتند. این ورود همزمان باعث شده است که عده ای از مورخین به غلط، ابوموسی را از مهاجران حبشه به شمار آوردند.
ابوموسی از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله مامور جمع آوری زکات مردم زیبد و عدن شد و پس از رحلت رسول خدا در فتوحات ایران و سوریه شرکت کرد. او که از فرماندهان سپاه مسلمانان به شمار می رفت، از سوی عمر ابن خطاب حاکم بصره شد، اما عثمان او را عزل کرد. از آن پس ابوموسی برای زندگی به کوفه رفت و در سالهای پایانی خلافت عثمان به درخواست مردم کوفه، به جای سعد ابن عاص حاکم کوفه شد.
در آغاز حکومت امام علی علیه السلام نیز بر این سمت باقی بود. امام به او دستور داد مردم کوفه را برای رویارویی با سپاه ناکثین در جنگ جمل بسیج کند، اما ابوموسی به این بهانه که این کار فتنه انگیزی است از اطاعت امام خودداری کرد و حتی از مردم خواست به کمک هیچ گروهی نشتابند تا از فتنه به دور باشند. حضرت علی علیه السلام نیز او را که فردی ساده لوح بود، از حکومت کوفه عزل کرد. از آن پس ابوموسی از امام دلخور بود. وی عبدالله ابن عمر را شایسته خلافت می دانست و بر علی علیه السلام مقدم می داشت.
در ماجرای حکمیت در جنگ صفین با اصرار گروهی از یاران فریب خورده ی حضرت علی علیه السلام، نماینده سپاه امام شد و با نیرنگ عمروعاص، علی علیه السلام را از حکومت خلع کرد. از این رو ابوموسی در جریان حکمیت خیانت بزرگی در حق امام علی علیه السلام و دیگر یاران آن امام کرد و مستحق نفرین های حضرت علی علیه السلام گردید. ابوموسی پس از شهادت حضرت علی علیه السلام به مکه رفت و در سال 42 یا 52 هجری درگذشت.