معنی کلمه ابوالقاسم سحاب در دانشنامه اسلامی
ابوالقاسم سحاب در سپیده دم جمعه 15 رجب 1304 ق. (20 فروردین 1266 ش) در روستای فم از توابع شهرستان تفرش، در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود و پدرش محمد زمان و مادرش حوّا را شادمان کرد. از همان کودکی آثار هوش و اشتیاق به درس در وی نمایان بود؛ طوری که در سه سالگی به مکتبخانه رفته و ساعت ها نظاره گر درس خواندن بچه ها بود.
پدر که متوجه ذوق و استعداد فرزندش بود، با وجود این که کشاورزی مختصری داشت و پرداخت مخارج مکتبخانه در توانش نبود؛ با صرفه جویی در مخارج منزل، شهریه استاد و وسایل تحصیل وی را فراهم نمود و او را در سن هفت سالگی به مکتب خانه روستا فرستاد.
استاد سحاب بعدها محل تحصیل دوران کودکی را این گونه توصیف می کند: «مکتب قدیمه یا مکانی که این بنده را آنجا، تعلیمات و مقدمات فارسی به زحمت میسر و فراهم شد و قریب به سه سال در آنجا اتلاف وقت نمودم، عبارت بود از یک باب اتاق باریک و تاریک در حیاطی کم وسعت. در این مکتب عده ای بالغ بر هفتاد، هشتاد نفر متعلم از شش ساله و کمتر الی شانزده ساله و بیشتر، در اطراف بر روی کف اتاق نشسته و فرش آن عبارت بود از قطعات کهنه و پلاسهایی که زیاده مندرس بود».
او در این مکتب خانه نزد ملاحسین شاهمیری، معروف به کربلایی حسین، کتابهای عم جزء، نصاب الصبیان و جامع المقدمات را آموخت و در کنار آن با مطالعه کتب متفرقه در زمینه های مختلف بر معلومات خود افزود. تسلط کامل وی بر کتب درسی باعث شد بعد از مدتی ملاحسین با تدریس او برای نونهالان موافقت کند و در عوض از پرداخت شهریه معاف گردد و این، آغاز تدریس ابوالقاسم بود.
در سن 19 سالگی تصمیم به فراگیری زبان عربی گرفت؛ ابتدا قسمتی از جامع المقدمات (شرح امثله و صرف میر) را نزد حاج شیخ رمضان (شوهرخواهر خود) فراگرفت و بعد از مدتی به محضر استاد دیگری به نام سید علی اکبر سجادی راه یافت و از حوزه درس او که از رونق خوبی برخوردار بود، نهایت استفاده را برد و در آنجا بقیه جامع المقدمات، سیوطی، شرح جامی، تهذیب المنطق، حاشیه ملا عبدالله و مطول را آموخت. هر روز صبحگاهان همراه سید حسین خوشنویس مباحثه می کرد و اوقات فراغت را به مطالعه در زمینه عقاید، روایات و اعتقادات و... می پرداخت؛ به طوری که هیچ وقت بیکار نبود.
وی بعدها درباره شیوه فراگیری دروس می نویسد: «روش تحصیل من این بود که قبل از طلوع آفتاب از منزل خود تا منزل سیدِ استاد که مسافتی بسزا داشت، در سرما و گرما بدون مسامحه می رفتم و تا یک ساعت از آفتاب گذشته مراجعت نموده و به امر دبستان و تعلیم شاگردان خود می پرداختم. همچنین برای مطالعه و مباحثه و حفظ دروس جدیت می نمودم و مخصوصاً اوقاتی را که برای برداشتن محصول و خرمن با والد به سر زراعت خود می رفتیم، من کتاب خود را برده و با نور ماه و روشنایی مهتاب مطالعه می نمودم و در صورت عدم امکان مطالعه به محفوظات خود می پرداختم و قسمت عمده از صمدیه و تهذیب المنطق و غیره را حفظ کردم».
ابوالقاسم که تشنه علم بود، در کنار فراگیری دروس عربی از خواندن فقه و اصول هم لذت می برد. وی کتاب فقهی تبصره مرحوم علامه حلی را نزد سید علی اکبر سجادی و معالم الاصول و شرح لمعه را نزد میرزا سید محمد، امام جمعه تفرش آموخت. در سن 22 سالگی به یادگیری زبان فرانسه نزد سناءالدوله روی آورد و در مدتی اندک با تسلط کامل به زبان فرانسه صحبت می کرد. وی ضمن یادگیری زبان فرانسوی، علوم جدید، حساب و جغرافیا را نیز نزد ایشان فراگرفت.